اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی

اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی بخش مهمی از درک این ورزش محبوب جهانی هستند که جنبه‌های مختلف بازی را توضیح می‌دهند. از لحظات آغاز بازی با Kick-off تا پایان آن با Full-time، بازیکنان و طرفداران با عباراتی مانند Offside (آفساید)، Corner kick (ضربه کرنر)، و Penalty shootout (ضربات پنالتی) آشنا هستند.

نقش‌هایی مانند Goalkeeper (دروازه‌بان) و Striker (مهاجم) و اصطلاحاتی مثل Hat-trick (زدن سه گل در یک بازی) و Clean sheet (بازی بدون دریافت گل) نیز نشان‌دهنده پیچیدگی و جذابیت این ورزش است. یادگیری این اصطلاحات می‌تواند تجربه تماشای بازی یا شرکت در آن را برای هر کسی لذت‌بخش‌تر کند.

پرکاربردترین اصطلاحات مهم فوتبالی به زبان انگلیسی

فوتبال به‌عنوان محبوب‌ ترین ورزش جهان، زبان و اصطلاحات خاص خود را دارد که در هر گوشه‌ای از دنیا طرفداران و بازیکنان از آن استفاده می‌کنند. این اصطلاحات نه‌تنها در زمین بازی بلکه در تحلیل‌ها، گزارش‌ها و گفت‌وگوهای فوتبالی نیز بسیار رایج هستند. در ادامه، لیستی از پرکاربردترین اصطلاحات مهم فوتبالی به زبان انگلیسی آورده شده است، همراه با توضیح هر اصطلاح، معنای دقیق آن، و موقعیتی که در بازی استفاده می‌شود.

  1. اصطلاحات بازی
  • Kick-off
  • به شروع بازی یا آغاز مجدد آن پس از گل ‌زنی گفته می‌شود. این لحظه با ضربه‌ای از مرکز زمین آغاز می‌شود و تمام بازیکنان باید در نیمه خود باشند.
  • مثال: .The referee blew the whistle for the kick-off
  • معنی: داور برای شروع بازی سوت زد.
  •  Full-time
  • به پایان بازی اشاره دارد، زمانی که 90 دقیقه بازی (یا بیشتر در صورت وقت اضافه) به پایان می‌رسد.
  • مثال: .It’s full-time and the match ends 2-1
  • معنی: بازی تمام شد و نتیجه ۲-۱ به پایان رسید
  •  Half-time
  • به پایان نیمه اول بازی گفته می‌شود که معمولاً یک استراحت 15 دقیقه‌ای بین دو نیمه وجود دارد.
  • مثال: .The teams headed to the dressing room at half-time
  • معنی: تیم‌ها در پایان نیمه اول به رختکن رفتند.
  • Extra time
  • وقتی بازی در یک تورنمنت حذفی مساوی تمام شود، دو نیمه اضافی 15 دقیقه‌ای برگزار می‌شود.
  • مثال: .The match went into extra time after a 1-1 draw
  • معنی: بازی پس از تساوی ۱-۱ به وقت اضافه کشیده شد.
  • Penalty shootout
  • زمانی استفاده می‌شود که بازی حتی پس از وقت اضافه مساوی باقی بماند و تیم‌ها برای تعیین برنده ضربات پنالتی می‌زنند.
  • مثال: .The game was decided by a penalty shootout
  • معنی: بازی با ضربات پنالتی تعیین تکلیف شد.
پرکاربردترین اصطلاحات مهم فوتبالی به زبان انگلیسی
  1. اصطلاحات فنی و تاکتیکی
  • Offside
  • وقتی بازیکن مهاجم نزدیک‌تر به دروازه حریف باشد و توپ به او پاس داده شود، در حالی که بین او و دروازه‌بان حداقل دو بازیکن حضور ندارند.
  • مثال: .The striker was caught offside
  • معنی: مهاجم در موقعیت آفساید قرار داشت.
  • Corner kick
  • ضربه‌ای که از گوشه زمین زده می‌شود، زمانی که توپ توسط مدافعان حریف از خط دروازه خارج شود، بدون اینکه گل شود.
  • مثال: The team scored from a brilliant corner kick
  • معنی: تیم از یک ضربه کرنر فوق‌العاده گل زد.
  • Free kick
  • ضربه آزادی که پس از خطای بازیکن حریف به تیم مقابل داده می‌شود. این ضربه ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم باشد.
  • مثال: .He curled the free kick into the top corner
  • معنی: او ضربه آزاد را به گوشه بالای دروازه فرستاد.
  • Throw-in
  • پرتاب دستی که وقتی توپ از خطوط طولی زمین خارج شود، توسط تیمی که مالکیت توپ را ندارد، انجام می‌شود.
  • مثال: The player quickly took the throw-in
  • معنی: بازیکن سریعاً پرتاب اوت را انجام داد.
  • Goal kick
  • ضربه‌ای که دروازه‌بان از محوطه جریمه خود می‌زند، زمانی که توپ توسط مهاجمان از خط دروازه خارج شود.
  • مثال: The goalkeeper prepared for a goal kick
  • معنی: دروازه‌بان برای زدن ضربه دروازه آماده شد.
آموزش اصطلاحات فوتبالی برای علاقه‌مندان به فوتبال
  1. نقش‌ها و پست‌ها
  • Goalkeeper
  • بازیکنی که وظیفه اصلی او جلوگیری از ورود توپ به دروازه تیمش است و تنها بازیکنی است که می‌تواند در محوطه جریمه از دست‌هایش استفاده کند.
  • مثال: The goalkeeper made an amazing save
  • معنی: دروازه‌بان یک مهار فوق‌العاده انجام داد.
  • Striker
  • مهاجمی که وظیفه اصلی او گل زدن است و معمولاً نزدیک به دروازه حریف بازی می‌کند.
  • مثال: The striker scored a hat-trick
  • معنی: مهاجم یک هت‌تریک به ثمر رساند.
  • Midfielder
  • بازیکنی که بین مدافعان و مهاجمان بازی می‌کند و نقش مهمی در حمله و دفاع دارد.
  • مثال: The midfielder controlled the game brilliantly
  • معنی: هافبک بازی را به شکلی درخشان کنترل کرد.
  • Defender
  • بازیکنانی که در نزدیکی دروازه خودی بازی می‌کنند و وظیفه دارند از حملات تیم حریف جلوگیری کنند.
  • مثال: The defender blocked the shot.
  • معنی: مدافع شوت را دفع کرد.
  1. اصطلاحات دیگر
  • Hat-trick
  • وقتی بازیکنی در یک بازی سه گل به ثمر برساند.
  • مثال: .He achieved a hat-trick in just 20 minutes
  • معنی: او در ۲۰ دقیقه یک هت‌تریک به دست آورد.
  • Clean sheet
  • وقتی تیمی در یک بازی گلی دریافت نکند.
  • مثال: The goalkeeper was praised for his clean sheet
  • معنی: دروازه‌ بان به خاطر بازی بدون گل خورده مورد تحسین قرار گرفت.
  • Man of the Match
  • بازیکنی که بهترین عملکرد را در یک بازی داشته باشد.
  • مثال: .He was named Man of the Match after his brilliant performance
  • معنی: او پس از عملکرد درخشانش به‌عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد.

آموزش اصطلاحات فوتبالی برای علاقه‌مندان به فوتبال

اگر طرفدار فوتبال هستید و همیشه دوست داشتید با اصطلاحات حرفه‌ای این ورزش هیجان ‌انگیز آشنا شوید، موسسه کوییک فرصت بی‌نظیری برای شما فراهم کرده است. این موسسه با برگزاری دوره‌های آموزشی تخصصی، به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی را به‌ صورت کامل یاد بگیرید و درک بهتری از تحلیل‌های ورزشی، گزارش‌های بازی، و بحث‌های فوتبالی پیدا کنید. در این دوره‌ها، علاوه بر یادگیری واژگان و عبارات پرکاربرد، نحوه استفاده از آن‌ها در موقعیت‌های مختلف مثل تحلیل بازی، تماشای مسابقات یا حتی گفت‌وگو با دیگر هواداران نیز آموزش داده می‌شود. با روش‌های جذاب و تعاملی موسسه کوییک، از تماشای فوتبال بیشتر لذت ببرید و زبان فوتبالی خود را تقویت کنید!

اصطلاحات فوتبالی مخصوص طرفداران فوتبال

هواداران فوتبال در سراسر دنیا، اصطلاحات خاصی را برای بیان احساسات، تحلیل بازی، یا توصیف لحظات هیجان‌انگیز استفاده می‌کنند. این عبارات نه‌تنها بخشی از فرهنگ فوتبالی هستند، بلکه ارتباطی عمیق میان طرفداران ایجاد می‌کنند. در ادامه، تعدادی از اصطلاحات پرکاربرد فوتبالی مخصوص طرفداران فوتبال همراه با توضیحات آورده شده است.

  1. اصطلاحات هیجان و احساسات
  • Last-minute goal
  • به گلی که در دقایق پایانی بازی زده می‌شود و اغلب سرنوشت بازی را تغییر می‌دهد.
  • مثال: .The last-minute goal secured their victory
  • معنی: گل دقایق پایانی پیروزی آن‌ها را قطعی کرد.
  • Underdog
  • تیم یا بازیکنی که شانس کمی برای پیروزی دارد، اما ممکن است نتیجه‌ای غیرمنتظره رقم بزند.
  • مثال: .The underdogs shocked everyone with their win
  • معنی: تیم ضعیف‌تر همه را با پیروزی خود شگفت‌زده کرد.
  • Comeback
  • بازگشت به بازی پس از عقب افتادن در نتیجه.
  • مثال: .Their incredible comeback left the fans in awe
  • معنی: بازگشت باورنکردنی آن‌ها هواداران را شگفت‌زده کرد.
  • Squeaky bum time
  • لحظات دلهره‌آوری که نتیجه بازی نامشخص است، به‌ویژه در دقایق پایانی.
  • مثال: It’s squeaky bum time as the clock ticks down
  • معنی: با نزدیک شدن به پایان بازی، لحظات دلهره‌آور آغاز شد.
  • Pitch invasion
  • زمانی که هواداران وارد زمین بازی می‌شوند، معمولاً پس از یک لحظه تاریخی یا نتیجه مهم.
  • مثال: The fans celebrated the victory with a pitch invasion
  • معنی: هواداران با ورود به زمین پیروزی را جشن گرفتند.
مهم‌ ترین عبارات فوتبالی به زبان انگلیسی
  1. اصطلاحات طنز و شوخی
  • Parking the bus
  • وقتی تیمی تمام بازیکنان را برای دفاع در محوطه جریمه خود قرار می‌دهد.
  • مثال: .They parked the bus to secure a draw
  • معنی: آن‌ها برای گرفتن مساوی اتوبوس را پارک کردند.
  •  Own goal
  • گل به خودی، که معمولاً به‌شکل طنز یا ناراحتی در میان هواداران استفاده می‌شود.
  • مثال: That own goal cost them the match
  • معنی: آن گل به خودی بازی را برایشان تمام کرد.
  • Super sub
  • بازیکنی که به‌عنوان تعویضی وارد زمین می‌شود و عملکرد فوق‌العاده‌ای دارد.
  • مثال: The super sub scored two goals in ten minutes
  • معنی: بازیکن تعویضی فوق‌العاده در ده دقیقه دو گل زد.
  • Bottle it
  • وقتی تیم یا بازیکنی در لحظه حساس شکست می‌خورد یا فرصت را از دست می‌دهد.
  • مثال: .They bottled it in the final minutes
  • معنی: آن‌ها در دقایق آخر فرصت را از دست دادند.
  1. اصطلاحات مربوط به هواداری

  • Die-hard fan
  • هواداری که به‌شدت به تیم خود وفادار است و در هر شرایطی از تیم حمایت می‌کند.
  • مثال: .He’s a die-hard fan of Liverpool
  • معنی: او یک هوادار سرسخت لیورپول است.
  • Bandwagon fan
  • هواداری که فقط زمانی از یک تیم حمایت می‌کند که آن تیم موفق باشد.
  • مثال: .He’s just a bandwagon fan during the World Cup
  • معنی: او فقط در زمان جام جهانی هوادار تیم است.
  • Chant
  • شعار یا سرودی که هواداران در طول بازی می‌خوانند تا تیم خود را تشویق کنند.
  • مثال: .The fans’ chant echoed through the stadium
  • معنی: شعار هواداران در ورزشگاه طنین‌انداز شد.
  • Rivalry
  • رقابت شدید بین دو تیم که معمولاً به دلیل تاریخچه بازی‌ها یا هواداران پررنگ‌تر می‌شود.
  • مثال: .The rivalry between these two teams is legendary
  • معنی: رقابت میان این دو تیم افسانه‌ای است.
  1. اصطلاحات موفقیت و شکست
  • Upset
  • وقتی تیم ضعیف‌تر، تیم قوی‌تر را شکست می‌دهد.
  • مثال: .The upset victory shocked the football world
  • معنی: پیروزی غیرمنتظره، دنیای فوتبال را شگفت‌زده کرد.
  •  Hat-trick hero
  • بازیکنی که سه گل در یک بازی می‌زند و به قهرمان بازی تبدیل می‌شود.
  • مثال: He was the hat-trick hero in yesterday’s match
  • معنی: او در بازی دیروز قهرمان هت‌تریک بود
  • Thrashing
  • برد پرگل و قاطع یک تیم مقابل تیم دیگر.
  • مثال: It was a 5-0 thrashing by the home teamب
  • معنی: این یک پیروزی ۵-۰ قاطع توسط تیم میزبان بود.

مهم‌ ترین عبارات فوتبالی به زبان انگلیسی

فوتبال نه‌ تنها یک ورزش محبوب جهانی است، بلکه زبانی مشترک میان میلیون‌ها طرفدار در سراسر دنیاست. اگرچه حرکات بازیکنان و هیجان بازی نیازی به ترجمه ندارند، اما دانستن اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی به شما کمک می‌کند تا بهتر با این زبان جهانی ارتباط برقرار کنید. این اصطلاحات در تحلیل بازی‌ها، گزارش‌های ورزشی، و حتی صحبت‌های هواداران کاربرد فراوانی دارند. در ادامه، مهم‌ترین عبارات فوتبالی همراه با توضیحات آورده شده است:

اصطلاحمعنیکاربرد
Wingerبازیکنی که در سمت چپ یا راست زمین بازی می‌کند و بیشتر وظیفه‌اش ارسال پاس یا انجام حرکات تهاجمی است.برای توصیف بازیکنانی که در خطوط کناری تیم قرار دارند و نقش کلیدی در بازی هجومی دارند.
Counter-attackضد حملهحرکتی که تیم بعد از از دست دادن توپ، سریعاً برای ایجاد موقعیت گل استفاده می‌کند.
Off the ballحرکات بدون توپاشاره به حرکاتی که بازیکنان انجام می‌دهند حتی زمانی که صاحب توپ نیستند، مانند جاگیری در فضا.
Dead ball situationموقعیت‌های ایستگاهی مثل ضربه کرنر یا ضربه آزادشرایطی که بازی متوقف می‌شود و از نقاط مختلف زمین ضربه‌هایی مانند کرنر یا ضربه آزاد زده می‌شود.
Foulsخطاهااشاره به اقدامات نادرست بازیکنان مانند خطاهای شدید که می‌تواند کارت زرد یا قرمز به همراه داشته باشد.
Short cornerضربه کرنر کوتاهزمانی که بجای ارسال مستقیم توپ به محوطه جریمه، آن را به بازیکن دیگری در نزدیکی گوشه پاس می‌دهند.
Tactical foulخطای تاکتیکیخطای عمدی که به منظور جلوگیری از حمله سریع یا دفاع بهتر انجام می‌شود.
Pressingفشرده‌سازیاستراتژی تیمی برای فشار دادن به حریف و کاهش فضای بازی آن‌ها.
Playmakerبازیسازبازیکنی که وظیفه اصلی او هدایت بازی و ایجاد موقعیت گل است.
Squad depthعمق تیماشاره به ترکیب تیم شامل بازیکنان ذخیره و توانایی تیم برای جایگزینی بازیکنان اصلی با کیفیت مناسب.
Stoppage timeزمان اضافیزمانی که داور برای توقف بازی مانند مصدومیت یا تاخیر در تعویض، به بازی اضافه می‌کند.

وسایل بازیکنان فوتبال به انگلیسی

فوتبال به عنوان یکی از پرطرفدارترین ورزش‌های جهان، نیاز به تجهیزاتی دارد که به بازیکنان کمک می‌کند تا بهترین عملکرد را داشته باشند و از آسیب‌ها جلوگیری کنند. این وسایل به بازیکنان کمک می‌کنند تا از نظر ایمنی و کارآیی در بازی بهتر ظاهر شوند. در اینجا لیستی از مهم‌ترین وسایل بازیکنان فوتبال به زبان انگلیسی آورده‌ایم:

  1. Shin Guards (ساق‌بند‌ها)
    • معنی: ساق‌بند‌ها یکی از ضروری‌ترین لوازم برای بازیکنان فوتبال هستند که از آسیب به ساق‌ها در برابر ضربه و تصادم جلوگیری می‌کنند. این وسایل از پلاستیک یا سایر مواد مقاوم ساخته می‌شوند و باید به درستی زیر جوراب‌ها پوشیده شوند.

  1. Cleats (کفش‌های فوتبال)
    • معنی: کفش‌های فوتبال به بازیکنان کمک می‌کنند تا راحت‌تر و با استحکام بیشتری در زمین حرکت کنند. این کفش‌ها معمولاً دارای نقاط برجسته در زیر خود هستند که به گرفتن زمین کمک می‌کند و از لغزش جلوگیری می‌کنند.

  1. Jersey (پیراهن)
    • معنی: پیراهن یکی از اصلی‌ترین وسایل یک بازیکن است که معمولاً شامل شماره بازیکن، نام تیم و لوگوی باشگاه می‌شود. بازیکنان معمولاً با لباس‌های مخصوص تیم به میدان می‌روند.

  1. Shorts (شورت)
    • معنی: شورت بخشی از لباس تیمی است که همراه با پیراهن پوشیده می‌شود و به بازیکنان آزادی حرکت می‌دهد.

  1. Socks (جوراب)
    • معنی: جوراب‌های مخصوص که معمولاً همراه با ساق‌بند استفاده می‌شوند و به حمایت بیشتر از ساق و جلوگیری از آسیب کمک می‌کنند.
  1. Gloves (دستکش)
    • معنی: دستکش‌ها به ویژه توسط دروازه‌بان‌ها استفاده می‌شوند تا از دست‌ها در برابر ضربات توپ محافظت کنند. این دستکش‌ها معمولاً دارای کف لاستیکی برای گرفتن بهتر توپ هستند.

  1. Goalkeeper Gloves (دستکش‌های دروازه ‌بان)
    • معنی: این نوع دستکش‌ها مخصوص دروازه‌بان‌ها هستند و به آن‌ها کمک می‌کنند تا توپ‌های سخت‌تر را گرفته و امنیت بیشتری در موقعیت‌های حساس ایجاد کنند.

  1. Goalkeeper Jersey (پیراهن دروازه‌ بان)
    • معنی: پیراهن‌های مخصوص دروازه‌بان‌ها که اغلب از رنگ‌های متمایز و جنس مقاوم ساخته شده‌اند تا به راحتی قابل شناسایی باشند و امنیت بیشتری در مقابل ضربات توپ داشته باشند.

  1. Athletic Tape (نوار ورزشی)
    • معنی: نوارهای مخصوص که برای بستن عضلات، جلوگیری از پیچ خوردگی مفاصل و تقویت بدن بازیکنان استفاده می‌شوند.

  1. Water Bottle (بطری آب)
    • معنی: بطری‌های آب که در طول بازی برای حفظ هیدراتاسیون بازیکنان مورد استفاده قرار می‌گیرند و به آن‌ها اجازه می‌دهند انرژی خود را در طول بازی حفظ کنند.

اصطلاحات تاکتیکی فوتبال به انگلیسی

فوتبال به عنوان یک ورزش استراتژیک، دارای اصطلاحات خاصی است که برای توصیف تاکتیک‌ها، موقعیت‌ها و نقش‌های مختلف بازیکنان استفاده می‌شود. این اصطلاحات به مربیان، بازیکنان و تحلیلگران کمک می‌کنند تا درباره نحوه بازی تیم‌ها و استراتژی‌های مختلف صحبت کنند. در ادامه، برخی از مهم‌ترین اصطلاحات تاکتیکی فوتبال به زبان انگلیسی آورده‌ایم:

اصطلاح انگلیسیتوضیح
Formationچیدمان تیم، نحوه قرارگیری بازیکنان در زمین بازی
Pressingتاکتیک دفاعی که در آن تیم با فشار بر روی بازیکنان حریف، سعی در گرفتن توپ دارد.
Counter-Attackاستراتژی حمله سریع بعد از از دست دادن توپ، استفاده از فضاهای خالی حریف.
Possession Playبازی با حفظ توپ و کنترل بازی، سعی در برتری عددی و حفظ صلح.
Wing Playبازی با استفاده از کناره‌های زمین برای ارسال پاس و نفوذ.
Deep-lying Playmakerبازیکن بازی‌ساز که در موقعیت‌های دفاعی نیز مشارکت دارد و از عقب زمین بازی می‌کند.
Pressing Highفشار آوردن در نیمه زمین حریف، قرار گرفتن در موقعیت‌های بالا و نزدیک به دروازه حریف.
Tiki-Takaاستراتژی مالکانه‌ای که شامل پاس‌های سریع و حرکات ترکیبی است.
Man-Markمارک کردن بازیکن خاصی از تیم حریف به صورت انفرادی.
Overlappingحرکت بازیکن کناری به سمت مرکز زمین برای ارسال پاس یا ایجاد فضا.

خلاصه مقاله

اصطلاحات فوتبالی به زبان انگلیسی نقش مهمی در درک و تحلیل این ورزش محبوب دارند. از اصطلاحاتی مانند Kick-off و Full-time برای توصیف لحظات آغاز و پایان بازی، تا اصطلاحاتی مثل Offside و Penalty shootout برای توضیح موقعیت‌ها و قواعد بازی، هر یک به زیبایی و پیچیدگی فوتبال می‌افزایند. این اصطلاحات نه تنها در زمین بازی، بلکه در تحلیل‌ها و گفتگوهای فوتبالی نیز بسیار رایج هستند، و شناخت آن‌ها به علاقه‌مندان کمک می‌کند تجربه بهتری از فوتبال داشته باشند.

سوالات متداول

چگونه اصطلاحات فوتبالی را یاد بگیریم؟

یادگیری اصطلاحات فوتبالی می‌تواند با مطالعه و تمرین مداوم انجام شود. ابتدا بهتر است با اصطلاحات پایه‌ای مانند چیدمان، تاکتیک‌ها، و وظایف بازیکنان آشنا شوید. مطالعه متون فوتبال، تماشای بازی‌های زنده و تحلیل آن‌ها، و شرکت در کلاس‌های آموزشی فوتبال می‌تواند کمک زیادی به درک این اصطلاحات کند. همچنین، تمرین روزانه و ارتباط با سایر علاقه‌مندان به فوتبال می‌تواند شما را با اصطلاحات بیشتری آشنا کند و توانایی استفاده از آن‌ها در مکالمات و تحلیل‌های فوتبالی را تقویت کند.

چه تفاوتی بین Formation و Pressing در فوتبال وجود دارد؟

Formationبه نحوه چیدمان بازیکنان در زمین و ترتیب آن‌ها اشاره دارد، در حالی که Pressing یک تاکتیک دفاعی است که تیم سعی می‌کند با فشار بر روی بازیکنان حریف، توپ را از آن‌ها بگیرد و سریع به حمله بپردازد.

چگونه می‌توان اصطلاحات جدید فوتبالی را بهبود داد؟

برای بهبود در یادگیری اصطلاحات جدید فوتبالی، تماشای بازی‌های زنده، مطالعه تحلیل‌های فوتبالی، و شرکت در تمرینات یا کلاس‌های تخصصی فوتبال می‌تواند مفید باشد. همچنین، تمرین روزانه و تعامل با سایر علاقه‌مندان به فوتبال، به یادگیری سریع‌تر این اصطلاحات کمک می‌کند.

مطالب مرتبط

این نوشته چقدر مفید بود؟

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]

0 نظر یا سوال
Inline Feedbacks
View all comments
موسسه تخصصی زبان کوییک - آموزش تضمینی زبان از مبتدی تا پیشرفته