یکی از موضوعات مهمی که همیشه ذهن زبانآموزها را درگیر میکند تفاوت say و tell است؛ هر دو به معنی «گفتن» هستند اما کاربردشان کمی فرق میکند. به طور ساده، از say زمانی استفاده میکنیم که بخواهیم چیزی را نقل کنیم یا جملهای را بگوییم بدون اینکه مخاطب خاصی را مشخص کنیم، مثلا She said she was tired یعنی او گفت که خسته است.
اما tell زمانی به کار میرود که بخواهیم چیزی را مستقیم به شخصی بگوییم و مخاطب حتما ذکر شود، مثلا He told me the truth یعنی او حقیقت را به من گفت. پس میتوان گفت درک تفاوت say و tell به شما کمک میکند جملات خود را دقیقتر و طبیعیتر بیان کنید.
کاربرد و آموزش فعل say
فعل say یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است و معمولا زمانی استفاده میشود که بخواهیم جمله یا عبارتی را بیان کنیم، بدون اینکه مخاطب خاصی را مستقیم ذکر کنیم. برای مثال وقتی میگوییم She said she was happy یعنی او گفت که خوشحال است، در اینجا تمرکز روی محتوای جمله است نه روی اینکه به چه کسی گفته شد.
همچنین say در مکالمات روزمره، داستانگویی، نقلقول و حتی در عبارات ثابت مانند say hello یا needless to say کاربرد فراوان دارد. به همین دلیل یادگیری درست کاربرد این فعل باعث میشود جملات شما طبیعیتر و حرفهایتر شنیده شوند، چون در زبان انگلیسی بسیار رایج است که افراد برای توضیح یا نقل جملات از say استفاده کنند.
- آموزش فعل say
برای یادگیری فعل say باید به ساختارهای رایج آن توجه کنید تا در جملهسازی اشتباه نکنید. نکته مهم این است که بعد از say معمولا مستقیما جمله یا عبارت میآید و مخاطب به صورت مستقیم ذکر نمیشود، مثلا میگوییم She said that she was tired نه She said me.
اگر بخواهیم بگوییم به چه کسی گفته شده، از to استفاده میکنیم، مانند She said to me that she was tired. یکی دیگر از نکات آموزشی مهم این است که در زمانهای مختلف (گذشته، حال یا آینده) میتوانید آن را صرف کنید، مثلا He says, She said, They will say.
برای تمرین بهتر، توصیه میشود جملات ساده روزمره را با say بسازید و سپس کمکم جملات پیچیدهتر مانند نقل قولهای غیرمستقیم را تمرین کنید. این کار به شما کمک میکند هم درک بهتری از ساختار پیدا کنید و هم هنگام صحبت کردن روانتر از این فعل استفاده کنید.
کاربرد و آموزش فعل tell
فعل tell در زبان انگلیسی زمانی استفاده میشود که بخواهیم چیزی را مستقیم به شخصی بگوییم و بنابراین همیشه یک مخاطب مشخص بعد از آن قرار میگیرد. به عنوان مثال در جمله He told me the story یعنی او داستان را برای من تعریف کرد، مشاهده میکنیم که مخاطب یعنی me حتما وجود دارد. tell معمولا در موقعیتهایی به کار میرود که شامل انتقال اطلاعات، دستور دادن، نصیحت کردن، اطلاع دادن یا تعریف کردن یک ماجرا است.
مثلا She told us to be quiet یا My friend told me about the news. این فعل بیشتر روی رساندن پیام یا اطلاعات به یک نفر تمرکز دارد و تفاوت اصلی آن با say همین حضور مستقیم شنونده است. به همین دلیل یادگیری کاربرد فعل tell برای درک بهتر مکالمات روزمره و نوشتارهای انگلیسی اهمیت زیادی دارد.
- آموزش فعل tell
برای یادگیری درست فعل tell باید به ساختار و ترکیبهای رایج آن توجه کنید. نکته مهم این است که بعد از tell همیشه باید شخصی بیاید که شنونده یا گیرنده پیام است، مثلا میگوییم She told me the truth اما نمیتوانیم بگوییم She told the truth بدون اینکه بگوییم به چه کسی. همچنین فعل tell در ترکیبهای ثابت زیادی به کار میرود، مانند tell the truth، tell a lie، tell a story یا tell the difference.
هنگام صرف این فعل نیز باید زمان جمله را در نظر گرفت، مثلا He tells me every day, She told us yesterday, They will tell you tomorrow. برای تمرین بهتر، میتوانید ابتدا جملات سادهای بسازید که شامل یک مخاطب مشخص باشد و سپس سراغ ترکیبهای ثابت بروید. این کار باعث میشود هم درک کنید که چرا tell بدون مخاطب ناقص است و هم بتوانید در مکالمات روزمره خیلی طبیعیتر و درستتر از آن استفاده کنید.
تفاوت های say و tell
تفاوت say و tell در زبان انگلیسی چیزهای مهم و کاربردیای دارد که دانستنشان جملهسازی شما را طبیعیتر میکند: در سطح کلی هر دو فعل به معنی گفتن هستند اما say بیشتر وقتی به کار میرود که میخواهیم محتوای حرف یا نقل قول را بیان کنیم و مخاطب مشخصی را نیاوریم یا مستقیم نقلقول کنیم.
نکته گرامری مهم این است که بعد از say نمیتوان مستقیم شخص آورد (She said me غلط است) اما برای say میتوان از ساختار say to somebody استفاده کرد؛ علاوه بر این tell در بسیاری از ترکیبهای ثابت مثل tell the truth, tell a story, tell a lie و در ساخت جملات امری یا دستوری (tell someone to do something) رایجتر است، اما say در عبارات کوتاه مثل say hello, say sorry و هنگام نقلقول مستقیم کاربرد بیشتری دارد.
در ادامه باتفاوت های say و tell بیشتر اشنا میشویم:
از نظر ساختار
از نظر ساختار، تفاوت say و tell بسیار مهم است چون شکل قرارگیری آنها در جمله فرق میکند و همین موضوع باعث میشود زبانآموزها گاهی اشتباه کنند. فعل say معمولا بهتنهایی یا همراه با جمله میآید و بعد از آن مستقیما مخاطب ذکر نمیشود، مثلا میگوییم She said that she was tired یا در نقل قول مستقیم He said, I’m happy
اگر بخواهیم مخاطب را هم ذکر کنیم باید از to استفاده کنیم، مانند She said to me that she was busy. در مقابل، فعل tell همیشه نیاز به یک مفعول شخصی دارد، یعنی باید مشخص کنیم که چه کسی شنونده است، مثلا He told me the truth یا They told us a story.
نکته مهم این است که گفتن She told that she was tired کاملا اشتباه است چون tell بهتنهایی نمیتواند جمله را کامل کند و حتما باید یک گیرنده پیام در کنار آن باشد. بنابراین در ساختار، say انعطاف بیشتری دارد و روی جمله و محتوای آن تمرکز میکند، در حالی که tell بر شخص یا مخاطب تأکید دارد و بدون او ناقص است.
از نظر کاربرد روزمره
از نظر کاربرد روزمره، تفاوت say و tell به خوبی خودش را نشان میدهد چون هر کدام در موقعیتهای خاصی بیشتر استفاده میشوند و دانستن این نکته کمک میکند مکالمهتان طبیعیتر به نظر برسد. فعل say بیشتر برای بیان جملات کوتاه، نقلقول کردن یا بیان مستقیم حرفها به کار میرود، مثلا وقتی کسی چیزی میگوید شما میتوانید بپرسید What did you say? یا وقتی میخواهید نقل کنید بگویید She said she was busy.
این فعل در روزمره برای سلام و احوالپرسی یا بیان عذرخواهی هم خیلی رایج است، مانند Say hello to your mom یا He said sorry. در مقابل، فعل tell بیشتر برای رساندن پیام، تعریف کردن یک داستان، دستور دادن یا اطلاع دادن به کار میرود و تقریبا همیشه پای یک مخاطب وسط است، مثل He told me a funny story یا She told us to wait here.
در مکالمات روزانه معمولا برای اطلاعات جدیتر، دستورها یا ماجراها از tell استفاده میکنیم و برای بیان سریع جملات یا واکنشهای کوتاه، say را به کار میبریم. پس در زندگی روزمره، say بیشتر حالت عمومی و سریع دارد اما tell بیشتر برای انتقال دقیق پیام یا داستانگویی کاربرد دارد.
نکات دستوری
از نظر نکات دستوری، تفاوت say و tell به شکل واضحی دیده میشود و اگر به آنها دقت نکنیم به راحتی دچار خطا میشویم. مهمترین نکته این است که say بهطور معمول بعد از خودش مستقیما مفعول شخصی نمیگیرد و اگر بخواهیم مخاطب را ذکر کنیم باید از حرف اضافه to استفاده کنیم، مثلا She said to me that she was tired، در حالی که گفتن She said me اشتباه است.
اما tell دقیقا برعکس عمل میکند و همیشه همراه با یک مفعول شخصی میآید، مثلا He told me the truth یا They told us a story. در نتیجه گفتن He told that he was busy اشتباه است چون گیرنده پیام در جمله ذکر نشده است. همچنین tell اغلب با ساختار امری همراه است، یعنی زمانی که میخواهیم به کسی دستور بدهیم از ساختار tell someone to do something استفاده میکنیم، مثل She told me to wait.
از طرف دیگر، say بیشتر در نقل قول مستقیم و غیرمستقیم دیده میشود، مثل He said, “I’m happy” یا He said that he was happy. علاوه بر این، tell در بسیاری از عبارات ثابت مثل tell the truth, tell a lie, tell a story کاربرد دارد که باید به صورت حفظی یاد گرفته شوند، در حالی که say در ترکیبهای دیگری مثل say hello یا say sorry رایج است. بنابراین رعایت این نکات دستوری کمک میکند تا جملات شما درست، طبیعی و مطابق با قواعد زبان انگلیسی باشند.
جملات منفی و سوالی
در جملات منفی و سوالی هم تفاوت say و tell خودش را نشان میدهد و باید به ساختار و کاربردشان توجه کنیم. برای ساخت جمله منفی، هر دو فعل مانند بقیه افعال معمولی رفتار میکنند و کافی است از فعل کمکی در زمان مناسب استفاده کنیم، مثلا She didn’t say anything یعنی «او چیزی نگفت» یا He didn’t tell me the truth یعنی او حقیقت را به من نگفت.
تفاوت اصلی این است که در جمله با say معمولا تمرکز روی محتوای گفته است و میتوان آن را بدون مفعول شخصی کامل کرد، اما در جمله با tell همیشه لازم است مفعول شخصی وجود داشته باشد، چون باید مشخص شود که به چه کسی چیزی گفته نشده است. در جملات سوالی هم همین قاعده وجود دارد؛ مثلا What did she say یعنی او چه گفت؟ که روی جمله یا عبارت تمرکز دارد، در حالی که What did she tell you? یعنی او به تو چه گفت؟ و تمرکز روی مخاطب و پیام است. همچنین در سوالهای بله یا خیر میتوانیم بپرسیم Did he say that? یا Did he tell you that? که هر کدام معنای متفاوتی دارند. بنابراین در جملات منفی و سوالی، ساختار کلی یکی است اما تفاوت اصلی همچنان در حضور یا عدم حضور مفعول شخصی باقی میماند.
استفاده از حرف اضافه
در استفاده از حرف اضافه هم تفاوت say و tell اهمیت زیادی دارد و اگر درست رعایت نشود جمله شما اشتباه به نظر میرسد. فعل say بهطور مستقیم مفعول شخصی نمیگیرد، بنابراین اگر بخواهیم بگوییم چیزی را به کسی گفتیم باید از حرف اضافه to استفاده کنیم، مثلا She said to me that she was busy یا He said to his friend, Good luck.
البته در بسیاری از مواقع همان say بهتنهایی کافی است و فقط محتوای جمله را میآوریم، مثل She said she was tired. اما در مقابل، فعل tell نیازی به حرف اضافه ندارد چون بهطور مستقیم مفعول شخصی میگیرد، مثلا She told me the news یا He told us a funny story.
اگر بعد از tell بخواهید to بیاورید، جمله اشتباه میشود و انگلیسیزبانها آن را غیرطبیعی میدانند. همچنین باید دقت کنید که در ساختارهای امری با tell، مثل Tell him to come here یا She told me to wait, باز هم حرف اضافهای به کار نمیرود و مفعول شخصی مستقیم بعد از فعل میآید. پس میتوان گفت تفاوت اصلی در استفاده از حرف اضافه این است که say برای معرفی شنونده به to نیاز دارد ولی tell خودش مستقیما با مفعول شخصی کامل میشود.
نوع عبارت بعد از فعل
نوع عبارتی که بعد از say و tell میآید هم تفاوت مهمی بین این دو فعل ایجاد میکند و دانستن آن کمک میکند جملات شما طبیعیتر و درستتر باشند. بعد از فعل say معمولاً یک جمله کامل یا نقل قول مستقیم میآید، یعنی تمرکز روی محتوای حرف است و مخاطب الزاماً ذکر نمیشود.
برای مثال میتوان گفت She said, “I’m tired” یا He said that he would come later. در اینجا عبارت بعد از say میتواند جمله کامل، جمله با that یا نقل قول مستقیم باشد و مهم این است که ما پیام یا محتوای گفته شده را منتقل میکنیم. در مقابل، بعد از tell معمولا یک مفعول شخصی و سپس محتوای گفته میآید، یعنی ساختار غالباً tell + کسی + چیزی است، مثل She told me a secret یا He told us to be careful.
علاوه بر این، بعد از tell میتوان از عبارت دستوری هم استفاده کرد، مثلا She told me to wait یا He told them not to enter, که نشان میدهد tell علاوه بر بیان خبر، قابلیت انتقال دستور یا توصیه را هم دارد. بنابراین نوع عبارتی که بعد از این دو فعل میآید به وضوح متفاوت است: بعد از say جمله یا نقل قول مستقیم و بعد از tell معمولاً مفعول شخصی به همراه جمله یا عبارت دستوری میآید.
کاربرد در نقل قول کردن
در کاربرد نقل قول کردن هم تفاوت say و tell بسیار مشهود است و به شما کمک میکند جملاتتان دقیق و طبیعی به نظر برسد. فعل say معمولاً برای نقل قول مستقیم یا غیرمستقیم استفاده میشود و تمرکز آن روی محتوای گفته شده است، بدون اینکه لزوماً مخاطب ذکر شود. به عنوان مثال، در نقل قول مستقیم میتوان گفت She said, “I’m tired” و در نقل قول غیرمستقیم گفت He said that he was coming.
همانطور که میبینید، بعد از say جمله یا عبارت کامل میآید و حرف اضافه بهندرت لازم است مگر بخواهیم شنونده را مشخص کنیم، که در این صورت از to استفاده میکنیم، مثلا She said to me that she was tired.
اما فعل tell وقتی برای نقل قول به کار میرود، همیشه شامل یک مفعول شخصی است؛ یعنی باید مشخص کنیم چه کسی شنونده است، مثل He told me the news یا She told us that the meeting was canceled.
علاوه بر این، tell میتواند برای نقل دستورات یا توصیهها هم استفاده شود، مانند She told him to wait outside یا He told them not to touch anything. بنابراین در نقل قول، say بیشتر برای بیان محتوای گفته شده بدون تأکید روی شنونده مناسب است، اما tell برای انتقال پیام، دستور یا اطلاع به کسی خاص به کار میرود و همیشه مخاطب مشخص است.
مثالهایی با say در مکالمه
در مکالمه، say بیشتر روی محتوای حرف تمرکز دارد و نیازی به ذکر مستقیم شنونده نیست، مگر با استفاده از حرف اضافه to. این انعطاف باعث میشود بتوانید در موقعیتهای مختلف از جمله پرسش و پاسخ، اظهار نظر، درخواست اطلاعات و سلام و احوالپرسی به راحتی از آن استفاده کنید.
جمله به انگلیسی | معنی به فارسی | توضیح کاربرد |
---|---|---|
She said she was tired. | او گفت که خسته است. | نقل قول غیرمستقیم، تمرکز روی محتوای گفته شده. |
He said, I’m coming. | او گفت: «میآیم.» | نقل قول مستقیم، بیان حرف شخص. |
Can you say that again? | میتونی دوباره اون رو بگی؟ | استفاده در درخواست تکرار یا شفافسازی در مکالمه. |
I said hello to him this morning. | امروز صبح به او سلام کردم. | بیان عمل سلام کردن، کاربرد روزمره. |
She said to me that she needed help. | او به من گفت که نیاز به کمک دارد. | نقل قول غیرمستقیم با ذکر شنونده، استفاده از حرف اضافه to. |
What did you say? | چی گفتی؟ | پرسش درباره محتوای گفته شده، رایج در مکالمه روزمره. |
He said nothing during the meeting. | او در طول جلسه چیزی نگفت. | بیان منفی، تمرکز روی عدم گفتن چیزی. |
Needless to say, it was a great experience. | گفتنش ضروری نیست، تجربه فوقالعاده بود. | استفاده در عبارات ثابت، بیان نظر یا احساس. |
She said sorry for being late. | او بابت دیر رسیدن عذرخواهی کرد. | استفاده در مکالمه برای بیان عذرخواهی یا بیان احساسات. |
He said to everyone, Thank you for coming. | او به همه گفت: «ممنون که آمدید.» | نقل قول مستقیم با اشاره به شنونده، کاربرد اجتماعی و رسمی. |
مثالهایی با tell در مکالمه
برخلاف say که بیشتر روی محتوای حرف تمرکز دارد، tell همیشه نیاز به یک شنونده یا مفعول شخصی دارد و معمولاً برای انتقال پیام، اطلاع دادن، تعریف کردن داستان، نصیحت یا دستور دادن استفاده میشود. در مکالمه روزمره، tell به شما امکان میدهد دقیقاً مشخص کنید که چه کسی اطلاعات را دریافت میکند و چه محتوایی گفته شده است. علاوه بر این، tell در عبارات ثابت مثل tell the truth, tell a lie, tell a story و ترکیبهای دستوری مثل tell someone to do something بسیار رایج است و برای بیان دستور یا توصیه به کار میرود.
جمله به انگلیسی | معنی به فارسی | توضیح کاربرد |
---|---|---|
He told me the news. | او خبر را به من گفت. | بیان اطلاعرسانی با ذکر شنونده مشخص. |
She told us a funny story. | او یک داستان خندهدار برای ما تعریف کرد. | تعریف داستان یا روایت، تمرکز روی مخاطب. |
Can you tell me the time? | میتونی به من بگی ساعت چنده؟ | درخواست اطلاعات از کسی، کاربرد روزمره. |
He told her to wait outside. | او به او گفت که بیرون منتظر بماند. | دستور دادن یا توصیه کردن، ترکیب tell + someone + to do something. |
She told the truth about the incident. | او حقیقت را درباره آن حادثه گفت. | استفاده در عبارات ثابت، بیان واقعیت یا صداقت. |
I told him everything. | همه چیز را به او گفتم. | انتقال کامل اطلاعات به شخص مشخص. |
They told us not to touch anything. | آنها به ما گفتند که به هیچ چیزی دست نزنیم. | دستور منفی یا توصیه، ترکیب دستوری. |
He told me a secret. | او یک راز به من گفت. | بیان اطلاعات شخصی یا محرمانه به شنونده مشخص. |
She told everyone about the party. | او به همه درباره مهمانی گفت. | اطلاعرسانی به گروه مشخص، تمرکز روی شنونده. |
Tell me what happened. | بهم بگو چه اتفاقی افتاده. | استفاده در پرسش مستقیم، تمرکز روی انتقال اطلاعات. |
عبارتهای رایج با say
فعل say علاوه بر کاربرد اصلیاش برای «گفتن»، در زبان انگلیسی با چندین عبارت و ترکیب رایج همراه است که به مکالمه شما طبیعیتر و روانتر بودن میدهد. این عبارتها معمولاً معنای خاص یا کاربرد مخصوصی دارند و یادگیری آنها باعث میشود بتوانید راحتتر در موقعیتهای روزمره از say استفاده کنید، چه در مکالمات دوستانه، چه در مکالمات رسمی. برخی از این ترکیبها میتوانند برای بیان نظر، سلام و احوالپرسی، عذرخواهی یا حتی بیان واضح یک حقیقت به کار روند. شناخت این عبارتها همچنین به شما کمک میکند جملات کوتاه و طبیعی بسازید بدون اینکه نیاز باشد همیشه جمله کامل نقل قول یا دستوری بسازید.
عبارت با say | مثال به انگلیسی | معنی به فارسی | توضیح کاربرد |
---|---|---|---|
Say hello / hi | Say hello to your mom for me. | برای من به مادرت سلام برسون | استفاده در سلام و احوالپرسی روزمره |
Say goodbye / farewell | We said goodbye at the station. | در ایستگاه خداحافظی کردیم | استفاده هنگام خداحافظی از کسی |
Say sorry | He said sorry for being late. | بابت دیر رسیدن عذرخواهی کرد | بیان عذرخواهی در مکالمه |
Say thank you | Don’t forget to say thank you to your teacher. | فراموش نکن به معلمت تشکر کنی | استفاده برای تشکر یا قدردانی |
Needless to say | Needless to say, everyone enjoyed the party. | بدیهی است که همه از مهمانی لذت بردند | بیان چیزی که واضح یا بدیهی است |
Say a word | He didn’t say a word during the meeting. | او در طول جلسه حتی یک کلمه هم نگفت | اشاره به سکوت یا حرف نزدن |
Say what you mean | You should say what you mean instead of being vague. | حرفت را واضح بگو | توصیه برای بیان رک و روشن نظر یا احساس |
Say no more | Say no more, I understand. | حرفی نزن، متوجه شدم | وقتی دیگر توضیح لازم نیست، در مکالمه کوتاه کاربرد دارد |
Say a prayer | We said a prayer before dinner. | قبل از شام دعا کردیم | استفاده مذهبی یا معنوی، بیان دعا کردن |
Say yes / no | He said yes to the invitation. | او به دعوت پاسخ مثبت داد | پاسخ دادن به درخواست یا پیشنهاد |
عبارتهای رایج با tell
شناخت این ترکیبها به شما کمک میکند هم جملات خود را طبیعی بسازید و هم بتوانید در موقعیتهای مختلف مکالمهای به درستی از tell استفاده کنید. علاوه بر این، بعضی از ترکیبها مانند tell the truth, tell a story, tell someone off, tell jokes یا tell a secret در مکالمه روزمره بسیار رایج هستند و یادگیری آنها باعث میشود مهارت شنیداری و گفتاری شما در زبان انگلیسی تقویت شود و جملاتتان هم دقیق و هم روان به نظر برسند.
عبارت با tell | مثال به انگلیسی | معنی به فارسی | توضیح کاربرد |
---|---|---|---|
Tell the truth | She told the truth about the accident. | حقیقت را گفت | بیان واقعیت، استفاده در مکالمه و نوشتار رسمی و غیررسمی |
Tell a lie | He told a lie to avoid trouble. | دروغ گفت | بیان دروغ یا پنهان کردن حقیقت |
Tell a story | My grandfather told me a story last night. | داستان تعریف کردن | روایت کردن داستان یا ماجرا، تمرکز روی شنونده |
Tell a secret | Don’t tell anyone my secret. | راز گفتن | انتقال اطلاعات محرمانه به فرد مشخص |
Tell someone off | The teacher told him off for being late. | توبیخ کردن | سرزنش یا توبیخ کردن کسی به دلیل رفتار اشتباه |
Tell the difference | Can you tell the difference between these two pictures? | تفاوت را تشخیص دادن | درک یا فهم تفاوت بین دو چیز |
Tell someone to do something | She told me to wait outside. | به کسی گفتن که کاری انجام دهد | دستور دادن یا توصیه کردن |
Tell fortunes | The fortune teller told my fortune. | فال گرفتن | پیشگویی کردن یا پیشبینی آینده، کاربرد معنوی یا تفریحی |
Tell jokes | He loves to tell jokes at parties. | جوک گفتن | سرگرم کردن یا ایجاد لحظات خندهآور |
Tell someone something straight | I need to tell you straight what I think. | رک و صریح چیزی را گفتن | بیان نظر یا واقعیت به صورت صریح و بدون ابهام |
اشتباهات رایج زبانآموزان در استفاده از say و tell
یکی از مسائلی که اکثر زبانآموزان هنگام یادگیری انگلیسی با آن مواجه میشوند، اشتباهات رایج در استفاده از say و tell است، زیرا این دو فعل هرچند هر دو به معنای گفتن هستند، تفاوتهای ظریف گرامری و کاربردی دارند که نادیده گرفتن آنها باعث جملات غیرطبیعی یا اشتباه میشود.
رایجترین اشتباه این است که بعد از say مستقیم مفعول شخصی میآورند، مانند She said me the truth که کاملاً غلط است؛ در واقع اگر بخواهیم شنونده را مشخص کنیم، باید از حرف اضافه to استفاده کنیم: She said to me the truth.
در طرف مقابل، بسیاری زبانآموزان بعد از tell مفعول شخصی را حذف میکنند یا حرف اضافه اضافه میکنند، مانند He told that he was tired یا He told to me the story، که هر دو غیرطبیعی هستند؛ در واقع tell همیشه به یک شنونده یا مفعول نیاز دارد و حرف اضافه to لازم نیست مگر در ساختار خاصی که دستور یا توصیه باشد.
اشتباه دیگر در استفاده از نقل قول است؛ برخی زبانآموزان از tell برای نقل قول مستقیم بدون ذکر شنونده استفاده میکنند، مانند He told, “I’m coming”، که صحیح نیست و باید از say استفاده شود. به طور خلاصه، عدم توجه به اینکه say بیشتر روی محتوای حرف تمرکز دارد و tell روی شنونده، منجر به خطاهای رایج در مکالمه و نوشتار میشود و رعایت این تفاوتها کلید جملات طبیعی و صحیح است.
خلاصه مقاله
تفاوت say و tell در زبان انگلیسی باعث میشود کاربرد هر کدام در جمله و مکالمه متفاوت باشد؛ say بیشتر روی محتوای حرف یا نقل قول تمرکز دارد و معمولا بدون ذکر شنونده استفاده میشود، در حالی که tell همیشه به یک شنونده یا مفعول شخصی نیاز دارد و برای انتقال پیام، دستور، نصیحت یا تعریف داستان به کار میرود. اشتباهات رایج زبانآموزان شامل آوردن مستقیم مفعول بعد از say یا حذف شنونده بعد از tell است. رعایت این تفاوتها باعث میشود جملات طبیعی، دقیق و صحیح باشند و در مکالمه روزمره راحتتر از این دو فعل استفاده کنیم.
سوالات متداول
فرق اصلی بین say و tell چیست؟
فرق اصلی بین say و tell در تمرکز آنها و ساختار جمله است؛ say بیشتر روی محتوای حرف یا جمله گفته شده تمرکز دارد و معمولاً شنونده بهصورت مستقیم ذکر نمیشود، مگر با حرف اضافه to، مانند She said to me that she was tired. در مقابل، tell همیشه به یک شنونده یا مفعول شخصی نیاز دارد و برای انتقال پیام، اطلاع دادن، تعریف داستان، نصیحت یا دستور دادن استفاده میشود، مثل He told me the truth. این تفاوت باعث میشود هر کدام در موقعیتهای مختلف کاربرد ویژهای داشته باشند.
آیا میتوانیم به جای tell همیشه از say استفاده کنیم؟
خیر، نمیتوان همیشه به جای tell از say استفاده کرد، زیرا tell نیازمند وجود یک شنونده مشخص است و کاربرد آن شامل انتقال پیام، دستورات یا نصیحتها میشود. اگر بخواهیم از say استفاده کنیم، باید ساختار جمله تغییر کند و اغلب نیاز به حرف اضافه to داریم، مانند She said to me the truth که کمتر رایج و طبیعی است، در حالی که She told me the truth کاملاً صحیح و طبیعی است. بنابراین انتخاب بین این دو فعل به ساختار جمله و وجود یا عدم وجود شنونده بستگی دارد.
آیا بعد از tell باید حتماً مفعول بیاید؟
بله، بعد از tell همیشه باید یک مفعول شخصی یا شنونده بیاید، زیرا بدون آن جمله ناقص و غیرطبیعی خواهد بود. برای مثال گفتن He told that he was busy اشتباه است، در حالی که He told me that he was busy صحیح و طبیعی است. این نکته یکی از مهمترین تفاوتهای دستوری بین tell و say است و رعایت آن برای ساخت جملات درست و روان ضروری است.
برای نقلقول کردن مستقیم از کدام فعل استفاده میشود؟
برای نقلقول مستقیم معمولاً از say استفاده میکنیم، زیرا تمرکز روی محتوای جمله است و نیازی به ذکر شنونده مستقیم نیست. مثال: He said, I’m coming یا She said, I’m tired. البته اگر بخواهیم شنونده را هم مشخص کنیم، میتوانیم از say to somebody استفاده کنیم، ولی tell در نقلقول مستقیم بدون ذکر شنونده صحیح نیست و کاربرد آن بیشتر برای انتقال پیام یا دستور به شخص خاص است.
نویسنده: محمدجهانی فر
مطالب مرتبط
این نوشته چقدر مفید بود؟
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]