آیا میخواهید یک دورهمی ترتیب دهید، با دوستان خود برنامه ریزی کنید که تا یک روز مشخص دور هم جمع شوید و ایدهها و پروژههای آینده را باهم بررسی کنید، یا میخواهید از تاریخ دقیق مصاحبه شغلی خود مطلع شوید باید با آموزش زبان انگلیسی روزهای هفته را یاد بگیرید.
یکی از مهمترین واحدهایی که زمان خود را به آن تقسیم میکنیم، روز است و دائماً به نام روزهای هفته اشاره میکنیم. بدون استفاده از آنها، نمیتوانیم برنامههایمان را مشخص کنیم، و همچنین نمیتوانیم برنامهها را به طور مؤثر با دیگران به اشتراک بگذاریم.
این مقاله نحوه نوشتن، تلفظ و استفاده از روزهای هفته، درک آنها را در عمل، و اصطلاحاتی که در آنها از روزهای هفته استفاده میشوند را باهم یاد میگیریم.
چرا دانستن هفت روز هفته به زبان انگلیسی ضروری است؟
همه ما هفتههای خود را به واحدهای زمانی کوچکتر تقسیم میکنیم تا بتوانیم راحتتر برنامه ریزی کنیم. همچنین در به اشتراک گذاشتن برنامه خود با دیگران نیز مفید است.
On Tuesday, I’m going to the beach. Do you want to come?
سه شنبه دارم میرم ساحل میخوای بیای؟
Your appointment is Thursday morning at 10 am.
نوبت شما پنجشنبه صبح ساعت 10 صبح است.
He’s arriving on Saturday, so can you pick him up?
او شنبه میرسد، پس میتوانید او را بردارید؟
نام روزها حاوی مهمترین اطلاعات هستند. کارهای زیر نیاز به روزهای هفته دارند تا اطلاعات کالی به ما منتقل کنند:
Inviting someone to a party
دعوت کردن کسی به مهمانی
Booking a holiday
رزرو تعطیلات
Explaining what we intend to do in the future
توضیحی که در آینده قصد داریم انجام دهیم
Planning an event
برنامه ریزی یک رویداد
Defending ourselves against an accusation made in the past.
دفاع از خود در برابر اتهاماتی که در گذشته مطرح شده است.
ما باید از روزهای هفته استفاده و درک کنیم تا بتوانیم کارهای آتی را پیش بینی کنیم، گذشته را به یاد بیاوریم، تجارت کنیم، با مردم ملاقات کنیم و از کار و اوقات فراغت خود استفاده کنیم.
چگونگی نوشتن و تلفظ روزهای هفته در زبان انگلیسی
تلفظ و املای اسامی روزهای هفته انگلیسی ممکن است گیج کننده به نظر برسد. این به این دلیل است که آنها از زبانهای دیگر سرچشمه گرفته اند، و آنطور که املا میشوند تلفظ نمیشوند.
روزهای هفته در انگلیسی | تلفظ IPA | تلفظ برای انگلیسی زبانان بومی | ترجمه |
---|---|---|---|
Monday | /mʌn.deɪ/ | Mun-day | دوشنبه |
Tuesday | /ˈtjuːzdeɪ/ | Tuez-day | سه شنبه |
Wednesday | /ˈwenzdeɪ/ | Wens-day | چهارشنبه |
Thursday | /ˈθɜː(r)zdeɪ/ | Thurz-day | پنجشنبه |
Friday | /ˈfraɪdeɪ/ | Fry-day | جمعه |
Saturday | /ˈsætədeɪ/ | Sah-der-day | شنبه |
Sunday | /ˈsʌn.deɪ/ | Sun-day | یکشنبه |
به یاد داشته باشید که انگلیسی زبانان اغلب از حالت محاورهای این واژگان استفاده میکنند. یعنی اسامی روزهای هفته را کوتاه و هموار میکنند که باعث میشود تشخیص آنها دشوار شود:
Tuesday معمولا به صورت Tuez تلفظ میشود.
Saturday معمولا به صورت Sad – ay تلفظ میشود.
Sunday معمولا به صورت Sun تلفظ میشود.
چگونه میتوانم روزهای هفته را به زبان انگلیسی یاد بگیرم؟
بهترین راه برای یادگیری روزهای هفته این است که از آنها در موقعیتهای واقعی میتواند مکالمه شما را به بهتر کند. میتوانید از ایدههای زیر برای تمرین روزهای هفته کمک بگیرید.
به عنوان مثال، به یکی از اعضای خانواده توضیح دهید که چه روزهایی باید فرزندتان را بعد از مدرسه بیاورید.
به یکی از دوستانتان پیام بفرستید و به آنها بگویید که هفته آینده چه زمانی باید در فرودگاه باشند.
لرای اینکه یکی از اعضا خانواده در روزی مشخص برای تحویل گرفتن بسته پستی در خانه بماند.
برای فرزندتان جهت بازی با بچههای همسایه در یکی از روزهای هفته برنامه ریزی کنید.
برخی از کلمات و عبارات مفید انگلیسی مرتبط با روزهای هفته
روزهای هفته با کلمات، عبارات و اصطلاحات دیگری احاطه شده است.
عبارت یا اصطلاح | معنا در فارسی |
---|---|
Weekend | فقط به شنبه و یکشنبه یا دو روز پایان هفته اشاره دارد. |
Weekday | به هر یک از روزهای هفته اشاره دارد، اما نه آخر هفته. |
Working week | اشاره به پنج روز سنتی است که ما سر کار میرویم: دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه. |
Next / Last week | به هفته بعد یا قبل از هفته جاری اشاره دارد. |
In a week | به هفت روز بعد اشاره دارد |
A day off | به معنای یک روز مرخصی از کار است. |
A sick day | یعنی یک روز دور از کار به دلیل بیماری. |
One day next week | رویکردی آرام و آرام به یک موقعیت یا کار سخت را توصیف میکند. |
Tomorrow | به روز بعد از روز جاری اشاره دارد. بنابراین هر روزی میتواند «tomorrow» باشد، زیرا همیشه برای رسیدن به روز بعد اشاره دارد. |
Weeknight | به هر عصر هر روز هفته اشاره دارد، اما نه آخر هفته. |
Weekly | اشاره به چیزی دارد که هر هفته اتفاق میافتد. |
Daily | اشاره به چیزی دارد که هر روز اتفاق میافتد. |
نحوه استفاده از روزهای هفته در جملات
بازیهای خنده دار (و مفید) زیادی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان روزهای هفته را در جمله تمرین کرد.
بازی «فاجعه و راه حل» با استفاده از شعار پرسش و پاسخ با دو نفر انجام میشود:
Solution (Person 2) | Catastrophe (Person 1) |
---|---|
On Monday, I fixed your car. | On Monday, my car broke down. |
On Tuesday, I picked you up. | On Tuesday, I couldn’t get to work. |
On Wednesday, I found your phone and gave it back. | On Wednesday, I lost my phone. |
On Thursday I brought you another one. | On Thursday, I forgot my hat. |
On Friday, I made you another appointment. | On Friday, I didn’t go to my appointment at the hairdresser. |
On Saturday, we don’t go to school anyway. | On Saturday, I didn’t want to go to school. |
On Sunday, I made you some pancakes. | On Sunday, there was nothing for breakfast. |
این بازی را میتوان برای تمای روزهای هفته ادامه دارد و هر فرد سعی میکند دیگری را گول بزند یا آنها را بخنداند.
مثالهایی برای استفاده روزهای هفته
He starts his new project on Tuesday.
او پروژه جدید خود را از روز سه شنبه شروع میکند.
The 15th is a Monday.
پانزدهم دوشنبه است.
I will come back next Saturday.
شنبه آینده برمی گردم.
On Sundays we go on picnic.
یکشنبهها به پیک نیک میرویم.
You were born on a Friday.
شما در روز جمعه به دنیا آمدید.
They always go to the school at nine on Monday mornings.
آنها همیشه ساعت نه صبح دوشنبه به مدرسه میروند.
Where were you last Wednesday?
چهارشنبه گذشته کجا بودید؟
It is a Sunday morning.
صبح یکشنبه است.
10 May is a Thursday.
10 میروز پنجشنبه است.
My father has worked the last three Saturdays.
پدرم سه تا سه شنبه آخر کار کرده است.
What will you cook for Sunday lunch?
برای ناهار یکشنبه چه میپزید؟
We play basketball once a week.
هفتهای یکبار بسکتبال بازی میکنیم.
It will take weeks ( several weeks ) to do this job.
انجام این کار هفتهها (چند هفته) طول میکشد.
Friday is my favourite day of the week.
جمعه روز مورد علاقه من در هفته است.
You should study hard for a week or two.
باید یک یا دو هفته سخت مطالعه کنید.
My new job starts a week tomorrow.
کار جدید من از فردا یک هفته شروع میشود.
Please, give me a week for this.
لطفاً برای این کار به من یک هفته فرصت دهید.
They can find pregnancy stages week by week in that website.
آنها میتوانند هفته به هفته مراحل بارداری را در آن وب سایت پیدا کنند.
You should take this medicine four times a week.
این دارو را باید چهار بار در هفته مصرف کنید.
Our travel starts a week on Friday.
سفر ما یک هفته از جمعه شروع میشود.
On weekdays I go to the bed early.
روزهای هفته زود به رختخواب میروم.
What did you do over the weekend?
تعطیلی آخر هفته چکار کردی؟
We are going away for the weekend ( this weekend ).
ما آخر هفته (این آخر هفته) میرویم.
What are you doing this weekend?
آخر این هفته چه کار میکنی؟
They spent the weekend sleeping.
آخر هفته را با خواب سپری کردند.
On weekends I wash the car.
آخر هفتهها ماشین را میشوم.
What will you do at the weekend? ( یا on the weekend بنا به انگلیسی آمریکایی )
آخر هفته چه خواهید کرد؟
She goes to shopping at weekends. ( یا on (the) weekends بنا به انگلیسی آمریکایی )
آخر هفتهها به خرید میرود.
نکات مربوط به استفاده از روزهای هفته
1. روزهای هفته همیشه با حروف بزرگ نوشته میشوند.
مثال،
I will see you again on Monday.
دوشنبه دوباره میبینمت.
It is a very nice Sunday morning.
صبح یکشنبه بسیار خوبی است.
استفاده از «on» به عنوان حرف اضافه با روزهای هفته.
مثال،
I was born on Tuesday.
من روز سه شنبه به دنیا آمدم.
I’m off to London on Friday.
من جمعه به لندن میروم.
استفاده از «on» و «at» به عنوان حروف اضافه با “weekend(s)”. (هر دو حرف اضافه درست هستند زیرا “on” در ایالات متحده استفاده میشود، “at” در بریتانیا استفاده میشود. اما “at” کمتر استفاده میشود).
مثال،
I visit my friends on weekends. ( or at weekends )
آخر هفتهها به دیدن دوستانم میروم. (یا آخر هفته ها)
She will do her laundry on the weekned. ( or at the weekend )
او لباس هایش را در هفته میشویید. (یا آخر هفته)
4) جمع کردن ” the day of the week” با افزودن “-s” به در پایان day.
مثال،
on Monday — on Mondays ( or every Monday )
on Tuesday — on Tuesdays ( or every Tuesday )
on Wednesday — on Wednesdays ( or every Wednesday )
on Thursday — on Thursdays ( or every Thursday )
on Friday — on Fridays ( or every Friday )
on Saturnday — on Saturndays ( or every Saturnday )
on Sunday — on Sundays ( or every Sunday )
on weekday — on weekdays
on weekend — on weekends ( or every weekend )
5) استفاده از “the” با weekend(s).
“the weekend” به یک آخر هفته خاص اشاره دارد. از سوی دیگر، “(the) weekends” به معنای تمامی آخر هفتهها اشاره دارد.
15 اصطلاح انگلیسی با روزهای هفته
1. a Saturday night special
این جمله عامیانه این روزها کمی قدیمی شده است که به حمل اسلحه ارزان و کوچک اشاره دارد. این نام اولین بار در دهه 60 در نیویورک تایمز دیده شد.
The robber was caught by the police carrying a Saturday night special.
دزد توسط پلیس در حال حمل اسلحه دستگیر شد.
2. Sunday best
این اصطلاح به هوشمندانه ترین یا “بهترین” لباسهای شما اشاره دارد. اگر به یک مهمانی رسمی میرفتید، بهترین لباس یکشنبه خود را میپوشید. به طور سنتی مردم در روز یکشنبه که به کلیسا میرفتند، لباسهای مناسب و متناسب با شرایط میپوشیدند:
Joanna looked lovely all dressed up in her Sunday best.
جوانا با انتخاب لباس مناسب خود زیبا به نظر میرسید.
3. Sunday driver
این اصطلاح به کسی که بسیار آهسته رانندگی میکند، اشاره دارد که توصیف معنای منفی منتقل میکند. ما از آن برای توصیف رانندهای استفاده میکنیم که رانندگان دیگر را به دلیل رانندگی کندشان عصبانی میکند. رانندگان یکشنبه فقط برای انجام کاری روز یکشنبه به رانندگی میروند. آنها عجله ندارند و به جای خاصی نمیروند:
DRIVE! COME ON! COME ON! I’M IN A HURRY! MOVE OUT OF MY WAY! I HATE SUNDAY DRIVERS!
برو! یالا! یالا! عجله دارم! از سر راهم برو کنار! من از رانندگان که آهسته میرانند متنفرم!
4. make someone’s day
‘Go on, punk, make my day.’
معنی: خوشحال کردن کسی، رساندن یک خبر خوب، به خصوص اگر بقیه روزش وحشتناک بود
مثال ها:
It totally makes my day when my students do well in their English exams.
وقتی دانشآموزانم در امتحانات انگلیسی خود خوب میآیند، روزم را کاملاً میسازد.
We made her day by giving her a makeup voucher to celebrate her 30th birthday.
ما با دادن یک کوپن آرایش به او برای جشن تولد 30 سالگی او را جشن گرفتیم.
5. call it a day
معنی: تصمیم گرفتن برای توقف انجام کاری، به این دلیل که کار کامل شده است، یا کمی خسته هستید و احساس میکنید دیگر نمیتوانید سازنده باشید.
I think I’m going to call it a day. It’s time for me to go to bed.
فکر میکنم کارم را تمام کنم. وقت آن است که به رختخواب بروم.
I think it’s better we just call it a day, we’ve run out of ideas. We can pick this up again tomorrow.
فکر میکنم بهتر است کنار بگذارمش، ایدههایمان تمام شده است. ما میتوانیم فردا دوباره آن را ادامه دهیم.
6. make a day of it
معنی: انجام کاری خوشایند، کاری که دوست دارید تمام روز انجام دهید
مثال ها:
It will take us 2 hours to get there, so why don’t we just make a day out of it? We’d walk along the coast, have a coffee and enjoy the fresh air.
۲ ساعت طول میکشد تا به آنجا برسیم، پس چرا کل روزمان را از ان لذت نبریم؟ در امتداد ساحل قدم میزدیم، قهوه میخوردیم و از هوای تازه لذت میبردیم.
There was a party on the beach after the parade so we made a day out of it.
بعد از رژه یک مهمانی در ساحل برگزار شد، بنابراین کل روزمان را ساختیم.
7. save the day
معنی: جلوگیری از اتفاقات بد، جلوگیری از وقوع یک فاجعه، یا نجات یک موقعیت دراماتیک
Just before the annual festival was about to start, there was a pipe burst and water was flooding the street. Luckily, the local fire brigade came out and saved the day.
درست قبل از شروع جشنواره سالانه، یک لوله ترکید و آب در خیابان جاری شد. خوشبختانه آتش نشانی محلی آمد و نجاتمان داد.
He helped me to solve a big problem and saved my day.
او به من کمک کرد تا یک مشکل بزرگ را حل کنم و نجاتم داد.
8. day in day out
معنی: چیزی به طور مکرر یا منظم در یک دوره زمانی طولانی اتفاق میافتد
مثالها :
I’m really fed up with this job, I do the same work, day in day out.
من واقعاً از این کار خسته شده ام، هر روزش انجامش میدهم.
Joe continued with the same routine, day in day out, without a break, until he retired last year.
جو به همان روال، به طور مکرر، بدون استراحت ادامه داد تا اینکه سال گذشته بازنشسته شد.
9. back in the day
معنی: ما از این عبارت برای صحبت در مورد چیزهایی استفاده میکنیم که در گذشته اتفاق افتاده است، معمولا زمانی که کسی کمی دلتنگ میشود.
Back in the day, we never had lockdowns, and of course, we didn’t work from home.
یادش به خیر، ما هرگز قرنطینه نداشتیم، و البته، از خانه کار نمیکردیم.
Back in the day before we had mobile phones, we used to meet our friends in the park.
یادش بخیر قبل از اینکه تلفن همراه داشته باشیم، با دوستانمان در پارک ملاقات میکردیم.
10. something has or have seen better days
معنی: چیزی به مرور زمان خراب شده و اکنون در وضعیت بدی قرار دارد.
These jeans have seen better days, I’m going to bring them and some other old items to the recycling centre on Saturday.
این شلوار جین خراب شده است، من آنها را و چند مورد قدیمی دیگر را روز شنبه به مرکز بازیافت میآورم.
When I look in the mirror, I think ‘Oh, I have seen better days.’
وقتی در آینه نگاه میکنم، فکر میکنم “اوه، چقدر خراب شدم.”
11. just one of those days
معنی: روزی که همه چیز خراب میشود و هیچ چیز درست نمیشود.
It’s just one of those days! The heating broke down in the morning, my internet was down, and I lost my glasses.
فقط بدبیاری هست! گرمایش از صبح خراب شد، اینترنتم قطع شد و عینکم را گم کردم.
Sorry for screaming at you, it’s just one of those days.
ببخشید که سر شما فریاد زدم، روز بدشانسی من بوده.
12. it’s just not my day
اشاره به روز خوبی نداشتن و معنی مشابه just one of those days دارد.
I couldn’t find my keys and missed the bus, so it meant I had to walk. It just wasn’t my day.
من نتوانستم کلیدهایم را پیدا کنم و اتوبوس را از دست دادم، بنابراین به این معنی بود که باید پیاده روی کنم. روز من نبود.
13. save for a rainy day
معنی: پس انداز مقداری پول بدون اینکه بدانید چه زمانی به آن نیاز دارید.
It’s always best to save something for a rainy day, just in case you do have some extra expense.
همیشه بهتر است چیزی را برای روزمبادا پس انداز کنید، فقط در صورتی که هزینه اضافی دارید.
14. a wet weekend
این عبارت را میتوان برای توصیف هوای بارانی آخر هفته استفاده کرد، اما در اینجا ما از آن برای توصیف شخصی استفاده میکنیم که فکر میکنیم خسته کننده است و سرگرم کننده نیست:
I don’t like him. He’s as much fun as a wet weekend!
ازش خوشم نمیاد. خیلی خسته کننده است.
15. a long weekend
این عبارت کار نکردن در تعطیلات آخر هفته و همچنین داشتن یک روز تعطیل اضافی در روز جمعه یا یکشنبه را توصیف میکند. حداقل سه روز تعطیل شامل شنبه و یکشنبه:
I feel refreshed after my long weekend. I love having three days off!
بعد از تعطیلات آخر هفتهام احساس شادابی میکنم. من عاشق تعطیلات سه روزه هستم!
سوالات متداول برای یادگیری روزهای هفته به زبان انگلیسی
روزها را چگونه تلفظ میکنید؟
کلمه days به صورت /dAYz/ یا dayz تلفظ میشود.
آیا روزهای هفته به زبان انگلیسی بزرگ میشوند؟
روزهای هفته همیشه به زبان انگلیسی بزرگ نوشته میشوند.
چگونه روزهای هفته را به انگلیسی مخفف میکنید؟
Mo | Mon | Monday |
Tu | Tue | Tuesday |
We | Wed | Wednesday |
Th | Thu | Thursday |
Fr | Fri | Friday |
Sa | Sat | Saturday |
Su | Sun | Sunday |
چگونه روزهای هفته را در انگلیسی جمع میشود؟
هر یک از روزهای هفته در انگلیسی با اضافه کردن یک s به انتهای هر کلمه جمع میشود:
Mondays are always difficult.
دوشنبهها همیشه سخت است.
Tuesdays are always fun.
سه شنبهها همیشه سرگرم کننده است.
On each of the Wednesdays that the visitors are here, we’ll all bring morning tea.
در هر چهارشنبهای که بازدیدکنندگان اینجا هستند، همه ما چای صبحگاهی میآوریم.
Please avoid Thursdays, as the car park will be full.
لطفا از پنجشنبهها صرف نظر کنید، زیرا پارکینگ خودرو پر خواهد بود.
Fridays are the best day of the week.
جمعهها بهترین روز هفته هستند.
I don’t like Saturdays at the gym – it’s too crowded.
من شنبههای باشگاه را دوست ندارم – خیلی شلوغ است.
On Sundays, wear your best clothes.
یکشنبهها بهترین لباس هایتان را بپوشید.
نامهای روزهای هفته در انگلیسی از کجا آمده است؟
نام روزهای هفته در انگلیسی ریشه قمری دارد:
Monday از کلمه لاتین Lunaeمی آید که به معنای روز ماه است.
Tuesday از کلمه لاتین Nordic God’s day به معنی روز خدای شمال اروپا یا Tiw’s day میآید.
Wednesday یا Wōdnesdæg به معنای روز اودین است.
Thursday به نام خدای نورس، Thor، نامگذاری شده است و به معنای Thor’s day (روز ثور) است.
Friday یا روز Frig از نام الهه نورس فریگ نامگذاری شده است.
Saturday با نام سیاره Saturn (زحل) نامگذاری شده است و به معنای day of Saturn (روز زحل) است.
Sunday به نام یک ستاره (the sun (خورشید)) و به معنای day of the sun (روز خورشید) است.
معنی عبارات زیر چیست؟
These days – در حال حاضر
That will be the day – اتفاقی در آینده اشاره دارد که روی نخواهد داد
I can’t wait till that day – من مشتاقانه منتظر هستم که چه زمانی این اتفاق بیفتد
You’re going to get it one day – شما دنبال دردسر هستید
Thank God it’s Friday – خوشحالم که هفته روبه پایان است
Monday blues – من ناراحتم چون دوشنبه است
Tomorrow never comes – هر چیزی که برای “فردا” برنامه ریزی کنید، هرگز اتفاق نمیافتد
جمع بندی
حتما یا آموزش زبان انگلیسی روزهای هفته را یاد بگیرید چراکه واژگانی هستند که برای بیان دقیق زمان دقیق بسیار مهم هستند. میتوانید هفت روز هفته را از طریق آهنگها، بازیها و تمرینهای واقعی یاد بگیرید.
شما برای گستردهتر کردن دایره واژگان و آشنایی با استفاده از آنها میتوانید در کلاسهای موسسه تخصصی آموزش زبان کوییک شرکت کنید. ما با کمک به روزترین متد بینالمللی و منابع تایید شده سطح زبان شما را در کوتاهترین زمان ممکن ارتقاء می دهیم. پس اگر به دنبال یافتن فرصت شغلی بین المللی و یا تحصیلات در خارج از کشور هستید همین حالا با شمارههای موجود در سایت تماس بگیرید و یا فرم مشاوره را پر کنید.
مطالب مرتبط
این نوشته چقدر مفید بود؟
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 3 میانگین: 3]
طول هفته به انگلیسی چی میشه ؟؟
During the week.