افعال در زبان انگلیسی همچون هر زبان مدرن دیگری، جایگاهی اساسی دارند. این کلمات انعکاسدهندهی عمل، اتفاق و وضعیتها در جمله هستند. فرمها و ترکیبات مختلف افعال به گوینده اجازه میدهد منظور خود را درست و واضح بیان کرده و مفهوم مدنظر را به بهترین نحو به مخاطب منتقل کند. بدیهی است که افعال در انگلیسی تنوع بسیار زیادی دارند و به خاطر سپردن تمام آنها تقریبا غیرممکن است. با این وجود، آشنایی با پرکاربردترین آنها در زمینههای مختلف، از مکالمه روزمره گرفته تا نگارش رسمی و اداری، برای علاقهمندان به یادگیری این زبان حیاتی است. در ادامه به بررسی افعال پرکاربرد انگلیسی خواهیم پرداخت.
پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی تقریبا به هر اتفاق، کار یا حالتی حداقل یک فعل نسبت داده شده که تعداد کل آنها را به میلیونها کلمه میرساند. طبیعتا به خاطر سپردن این تعداد لغت حتی برای کسانی که زبان مادریشان انگلیسی است هم امری تقریبا غیرممکن به نظر میآید. حتی اگر فرض کنیم که این کار شدنی است، یادگیرنده بایستی بسیاری چیزهای دیگر همچون بار مثبت و منفی افعال و شیوه انتخاب آنها در موقعیتها و جنبههای مختلف را هم بیاموزد. خوشبختانه جای نگرانی نیست، چرا که یادگیری تنها مجموعهای از پرکاربردترین افعال انگلیسی به علاقهمندان این زبان کمک میکند جملات روزمرهي مورداستفاده توسط یک انگلیسیزبان در شرایط و موقعیتهای مختلف را بیان کنند. در ادامه تعدادی از مهمترین و کاربردیترین افعال انگلیسی را به شما معرفی میکنیم:
فعل To be:
فعل To be به معنای بودن/وجود داشتن پرکاربردترین فعل در زبان انگلیسی است.
این فعل بر حسب زمان و نوع نهاد میتواند به فرم was/were و am/is/are در بیاید:
He is my brother.
او برادر من است.
I was a teacher.
من یک معلم بودم.
این فعل در هر دو طبقهبندی افعال کمکی (Auxiliary) و معمولی جا گرفته و از فرمهای مختلف آن در تبدیل کردن جملات به زمانهای متفاوت استفاده میشود:
حال استمراری:
Jake is trying to find a job.
جیک تلاش میکند کار پیدا کند.
گذشته استمراری:
Sallywas not paying attention at all.
سالی اصلا توجه نمیکرد.
یکی دیگر از معانی این فعل، اتفاق افتادن است:
The meeting will be tomorrow.
جلسه فردا برگزار میشود.
To Have:
این فعل معنای داشتن را منتقل کرده و میتواند به فرم has/had برحسب زمان جمله و نوع نهاد در بیاید:
They had a very good time.
آنها زمان خوبی را سپری کردند.
I have a bad headache.
من سردرد بدی دارم.
He has a big apartment.
او آپارتمان بزرگی دارد.
فعل To have نیز از جمله افعال کمکی مهم زبان انگلیسی است که در شکل دادن به ساختار زمانهای مختلف در جمله نقش اساسی دارد:
حال کامل
I have just finished reading an intriguing novel that kept me captivated until the very last page.
تازه کتاب جذابی را که من را تا صفحه آخر به خود مشغول کرد، خواندم.
گذشته کامل
He had been an arrogant person.
او فرد مغروری بوده است.
دو فعل To do و To have به گواه دیکشنری کالینز، افعال کمکی اساسی به شمار میروند.
“Be and have are the primary auxiliaries. A primary auxiliary is used to construct compound tenses.”
افعال Be و Have کمکیهای اساسی هستند. یک فعل کمکی اساسی برای ایجاد وجوه زمانی ترکیبی به کار میروند.
Dennis is coming home from work.
I have never been this happy.
She was arrested for burglary.
He had already done the job.
:To do
فعل To do نیز از جمله افعالی است که هم کاربرد معمولی دارد و هم کاربرد کمکی برای سایر افعال. معنای این فعل انجام دادن/کردن است فرم گذشتهی آن بهصورت did/done نوشته میشود:
I do my job really well.
من کارم را واقعا خوب انجام میدهم.
He does his homework every night.
او هر شب تکالیفش را انجام میدهد.
در حالت کمکی، فعل To do برای اضافه کردن وجه مثبت/منفی به جمله یا تبدیل زمان به گذشته کاربرد دارد:
I don’t like my classmates.
من همکلاسیهایم را دوست ندارم.
She didn’t come on time.
او به موقع نیامد.
To get:
این فعل از جمله افعالی است که خود چندین معنی مختلف داشته و در ترکیب با کلمات دیگر میتواند فعلهای متنوعتری تولید کند. سه معنی اساسی این فعل گرفتن/فهمیدن/رسیدن است و فرم گذشتهی آن بهصورت Got نوشته میشود:
. He got home early
او زود به خانه رسید.
I got a letter from my father.
نامهای از پدرم دریافت کردم.
I don’t get what you mean.
منظورتان را متوجه نمیشوم.
To Go:
به معنای رفتن/گردیدن که فرم گذشتهی آن بهصورت went/gone نوشته میشود:
You need to go there right now.
تو باید حالا به آنجا بروی.
I think I’m going crazy.
.فکر کنم دارم دیوانه میشوم
To Make:
این فعل معنای تولید کردن/ساختن میدهد:
He makes his own tools.
او ابزارهای خودش را میسازد.
She made this postcard for me.
او این کارت پستال را برای من ساخته است.
To Say:
به معنای گفتن/بیان کردن:
He says he wants to be alone.
او میگوید که میخواهد تنها باشد.
I said no to that job offer.
به آن پیشنهاد کاری جواب منفی دادم.
To Know:
این فعل معنای دانستن/شناختن میدهد:
We want to know him more.
ما میخواهیم او را بیشتر بشناسیم.
I knew he would betray me.
میدانستم او به من خیانت میکند.
To Take:
معنای این فعل گرفتن است:
This takes a lot of energy from me.
این خیلی از من انرژی میگیرد.
He took the matter very seriously.
او مسئله را بسیار جدی گرفت.
To See:
این فعل به معنای دیدن است، اما به معنای فهمیدن هم به کار میرود:
I can’t see it from here.
نمیتوانم از اینجا ببینمش.
I see what you mean.
منظورت را متوجه میشوم.
To come:
به معنای آمدن:
Come and see for yourself.
بیا و خودت ببین.
He came here two hours ago.
او دو ساعت پیش به اینجا آمد.
افعال انگلیسی پرکاربرد در متون رسمی و اداری
حال که با تعدادی از مرسومترین افعال کلی در زبان انگلیسی آشنا شدیم، در ادامه به سراغ افعالی خواهیم رفت که در گویش و نگارش رسمی در زبان انگلیسی مرسوم هستند. این افعال همگی از نوع باقاعده (Regular) بوده و فرم گذشته آنها با اضافه کردن ed به آخر فعل حاصل میشود:
To provide:
به معنای ارائه دادن/دادن است که میتوان به آن به چشم مترادفِ رسمی فعل Give نگاه کرد:
Could you provide me with your contact info?
آیا میتوانید اطلاعات تماس خود را به من بدهید؟
To attend:
به معنای شرکت کردن:
.Unfortunately, I won’t be able to attend this meeting
متاسفانه نمیتوانم در این جلسه شرکت کنم.
To receive:
به معنای گرفتن/دریافت کردن که معادل رسمی فعل Get به شمار میرود:
Did you receive the message I sent you?
آیا پیامی که برایتان فرستادم را دریافت کردید؟
:To assist
به معنای کمک کردن و مترادف با فعل Help است:
I need you to assist me with this task.
نیاز دارم توی این کار به من کمک کنی.
To reply :
پاسخ دادن معنای این فعل است که فرم رسمی فعل answer هم محسوب میشود:
If you have any questions, please reply to this email.
اگر سوالی دارید، لطفا به این ایمیل پاسخ دهید.