حتما به دنبال منبعی برای آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی هستی؟ این مقاله به طور کاملا تمامی اسامی، افعال، عبارت فعلی، اصطلاحات و حتی روشهای آموزش آن را توضیح میدهد.
لباس (Clothes) نام چیزهایی است که از پارچه یا مواد نخی (منسوجات) ساخته شده است که مردم میپوشند، مانند پیراهن، کت، شلوار، شلوار، لباس و غیره. مواد پنبهای که معمولاً بهگونهای به هم دوخته میشوند تا قسمتهای بدن انسان را میپوشانند.
با گذشت زمان، لباسها نیز از پوست حیوانات و سایر ورقههای مواد مانند نایلون و غیره ساخته میشوند. طرح لباس به جنسیت، فرم بدن، اجتماعی و برخی ملاحظات جغرافیایی بستگی دارد. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا با انواع لباس آشنا شوید.
لیست آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی برای مردان
Bathrobe | لباس حمام |
Belt | کمربند |
Blazer | بلیزر |
Bomber jacket | ژاکت زیپ دار |
Bow-tie | پاپیون |
Cap | کلاه لبه دار |
Cardigan | ژاکت کش باف پشمی |
Cargo pants | شلوار |
Down Jacket | ژاکت پایین |
Down Vest | جلیقه پایین |
Gloves | دستکش |
Hat | کلاه |
Hawaiian shirt | پیراهنهاوایی |
Jacket | ژاکت |
Jeans | شلوار جین |
Jogging suit | لباس ورزشی |
Jumper | جامپر |
Jumpsuit | لباس سرهمی |
Long-sleeve top | تاپ آستین بلند |
Lycra shorts | شورت لایکرا |
Overall | لباس سرهمی |
Pajamas | پیژامه |
Pant | شلوار |
Polo shirt | پیراهن پولو |
Poncho | پانچو |
Pullover | پلیور |
Raincoat | لباس بارانی |
Running shorts | لباس ورزشی |
Scarf | روسری |
Shirt | پیراهن |
Shorts | شلوار کوتاه |
Singlet | مجردی |
Ski-jacket | ژاکت اسکی |
Sleeveless-shirt | پیراهن بدون آستین |
Socks | جوراب |
Sportcoat | کت ورزشی |
Suit | کت و شلوار |
Sweatband | عرق بند |
Sweater | ژاکت |
Sweatpant | شلوار عرق گیر |
Sweatshirt | سویی شرت |
Swimsuits | مایو |
Tanktop | زیرپوش رکابی |
Tee shirt | تی شرت |
Tennis shorts | شورت تنیس |
Three-piece suit | کت و شلوار سه تکه |
Tie | کراوات |
Trench-coat | ترنچ کت |
Tuxedo | تاکسیدو |
Underpants | زیر شلواری |
Vest | جلیقه |
Waist-coat | جلیقه |
Windbreakers | بادشکن |
لیست آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی برای زنان
Apron | پیشبند |
Bathrobe | لباس حمام |
Bikini | بیکینی |
Blouse | بلوز |
Boots | چکمه |
Boxers | بوکسورها |
Bra | سینه بند |
Braces | بریسها |
Cardigan | ژاکت کش باف پشمی |
Coat | کت |
Collar | یقه |
Dress | لباس پوشیدن |
Dungarees | دنگاریها |
Evening dress | لباس شب |
Evening gown | لباس شب |
Garter-belt | بند بند |
Handbag | کیف دستی |
Hat | کلاه |
Headband | دستمال سر |
Hoodie | سویت شرت |
Jacket | ژاکت |
Jeans | شلوار جین |
Jumper | جامپر |
Knickers | نیکرز |
lace | توری |
Ladieswear | لباس زنانه |
Leggings | ساق پوش |
Lingerie | لباس زیر زنانه |
Maternity dress | لباس بارداری |
Mini-skirt | دامن کوتاه |
Mittens | دستکش |
Panty | شورت |
Purse | کیف پول |
Robe | لباس بلند و گشاد |
Saree | سریع |
Scarf | روسری |
Shorts | شلوار کوتاه |
Skirts | دامن |
Slacks | شلوار |
Sleeve | آستین |
Slip | لیز خوردن |
Stockings | جوراب ساق بلند |
Sweater | ژاکت |
Swimsuits | مایو |
Tracksuit | لباس ورزشی |
Trouser | شلوار |
T-shirt | تی شرت |
Turtle neck | گردن لاک پشت |
Undershirts | زیر پیراهن |
Uniform | لباس فرم |
Veil | حجاب |
Wedding dress | لباس عروسی |
Zipper | زیپ |
لیست آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی برای کودکان
Baby apron | پیش بند بچه |
Baby beanie | بچه لوبیا |
Baby mittens | دستکش بچه |
Baby shoes | کفشهای بچه گانه |
Baby suits | کت و شلوار نوزاد |
Baby sweaters | ژاکتهای بچه گانه |
Diapers | پوشک |
Overalls | لباسهای سرپوشیده |
Singlets | مجردها |
Socks | جوراب |
لیست آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی برای لباس تابستانی
Bikini | بیکینی |
Cap | کلاه لبه دار |
Dress | لباس پوشیدن |
Hawaiians shirt | پیراهنهاوایی |
One-piece bathing suit | مایو یک تکه |
Overalls | لباسهای سرپوشیده |
Polo shirt | پیراهن پولو |
Shorts | شلوار کوتاه |
Singlet | مجردی |
Straw hats | کلاه حصیری |
Sunglasses | عینک آفتابی |
Swim trunks | شلوارک شنا |
Tanktop | زیرپوش رکابی |
T-shirt | تی شرت |
لیست آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی برای لباس زمستانی
Beanies | کلاه کشی |
Cardigans | ژاکت کش باف پشمی |
Down jacket | ژاکت پایین |
down vest | جلیقه پایین |
Earmuffs | گوش بند |
Fleece jackets | ژاکتهای پشمی |
Gloves | دستکش |
Jackets | ژاکت |
Jeans | شلوار جین |
Long coat | کت بلند |
Long-sleeved top | تاپ آستین بلند |
Mittens | دستکش |
Overcoat | پالتو |
Pajamas | لباس خواب |
Scarfs | روسری |
Ski hat | کلاه اسکی |
Ski masks | ماسک اسکی |
Socks | جوراب |
Sweaters | ژاکت |
Trench coats | بارونی |
لیست عبارت فعلی لباس در انگلیسی
R=Regular Verb I=Irregular Verb | ترجمه مثال | مثال (حال ساده) | معنی | فعل (شکل مصدر) |
R | (به ندرت در مکالمه استفاده میشود) | (Rarely used in conversation) | برای لباس پوشیدن (مخصوصاً برای لباسهای ظریف). | To attire |
R | کفشهای دخترش را با سگگ بست. | She buckled up her daughters shoes. | برای بستن یک لباس با استفاده از سگک. | To buckle |
R | قبل از اینکه بیرون برود دکمههای ژاکت کش باف خود را بست. | She buttoned up her cardigan before she went outside. | برای بستن یک لباس با استفاده از دکمه. | To button |
R | (به ندرت در مکالمه استفاده میشود) | (Rarely used in conversation) | لباس پوشیدن (خودتان یا شخص دیگری). | To clothe |
R
(Get نامنظم است) |
قبل از اینکه سر کار برود لباس میپوشید. | She dressed before she went to work.
or She got dressed before she went to work. |
برای پوشیدن لباس (خود یا شخص دیگری). | To dress
یا شکل متداولتر آن To get dressed |
R | کتش را بست تا مطمئن شود که سردش نمی شود. | She fastened his jacket to make sure he didn’t get cold. | برای محکم کردن یک لباس، از زیپ، دکمه یا سگک استفاده کنید. | To fasten |
I | لباسهایش را خودش میدوخت. | She sewed her own clothes. | با نخ و سوزن یا چرخ خیاطی بخیه زدن، بستن یا تعمیر (چیزی). | To sew |
R
(Get نامنظم است) |
قبل از اینکه زیر دوش برود لباسش را درآورد. | He undressed before getting into the shower. | برای درآوردن لباس (خود یا شخص دیگری). | To undress
or more common To get undressed |
R | قبل از اینکه کراواتش را در آورد باز کرد. | He unfastened his tie before he took it off. | برای باز کردن هر چیزی یا باز کردن لباس. | To unfasten |
R | وقتی خیلی گرم شد زیپ کتش را باز کرد. | She unzipped her jacket when she got too warm. | برای باز کردن لباس با استفاده از زیپ. | To unzip |
I | او بهترین لباس رسمی خود را برای مصاحبه پوشید. | She wore her best suit for the interview. | داشتن لباس بر تن. | To wear |
R | قبل از اینکه بیرون برود زیپ کتش را بست. | She zipped up her jacket before she went outside. | برای بستن لباس با استفاده از زیپ. | To zip |
R | (به ندرت در مکالمه استفاده میشود) | (Rarely used in conversation) | برای لباس پوشیدن (مخصوصاً برای لباسهای ظریف). | To attire |
R | کفشهای دخترش را بست. | She buckled up her daughters shoes. | برای بستن یک لباس با استفاده از سگک. | To buckle |
R | قبل از اینکه بیرون برود دکمههای ژاکت کش باف خود را بست. | She buttoned up her cardigan before she went outside. | برای بستن یک لباس با استفاده از دکمه. | To button |
افعال عبارتی لباس به زبان انگلیسی
ترجمه مثال | مثال | معنی | عبارت فعلی |
نیازی نیست که دکمه بالا را ببندید. | You don’t need to do up the top button. | بستن لباس | Do up |
نیازی نیست که بهترین لباس خود را بپوشید. این فقط یک دورهمی خانوادگی است. | You don’t need to dress up. It’s just a family get-together. | بهترین لباس خود را (خود یا دیگری) بپوشید | Dress up |
برای جشن تولدش لباس شیکی همانند پری پوشیده بود. | For her birthday party, they had dressed her up as a fairy | لباسهای شیک بپوشید | Dress up |
او در اولین قرار خود لباس غیررسمی پوشید. | He dressed down on his first date. | لباسهایی بپوشید که غیررسمیتر از لباسهایی که معمولاً میپوشید، باشند | Dress down |
آیا لباسهاس شسته شده را پهن کردی؟ | Have you hung the washing out? | بعد از شستن لباسها را بیرون خشک کنید | Hang out |
زنان کتهای خود را آویزان کردند و نشستند. | The women hung up their coats and sat down. | چیزی را روی قلاب یا چوب لباسی قرار دهید | Hang up |
ملیسا لباس جدیدش را پوشیده بود. | Melissa had her new dress on. | لباسی را به تن خود بپوشانید | Have on |
به محض رسیدن به خانه کفشهایش را در آورد. | He kicked his shoes off as soon as he got home. | با تکان دادن پاهای خود کفشهای خود را در بیاورید | Kick off |
کتش را پوشید و بیرون رفت. | She put on her coat and went out. | لباسی را به خود یا شخص دیگری بپوشانید | Put on |
قبل از اینکه به دریا برود صندلهایش را پوشید. | She slipped her sandals on before she went into the sea. | پوشیدن راحت لباس | Slip on |
آنا صندلهایش را در آورد. | Anna took off her sandals. | برداشتن لباس | Take off |
من باید این لباس را از ناحیه کمر تنگ کنم -خیلی بزرگ است. | I’ll have to take this dress in at the waist – it’s too big. | لباس را تنگتر کردن | Take in |
من میخواهم این شلوار را کوتاه کنم. خیلی بلند است. | I want to take this pair of pants up. It’s too long. | کوتاه کردن لباس | Take up |
چه لباس دوست داشتنی! چرا آن را امتحان نمی کنید؟ | What a lovely dress! Why don’t you try it on? | لباسی را بپوشید تا متوجه شوید مناسب است یا مناسب، پرو لباس | Try on |
اولین دامنی را که پیدا کرد را سریع پوشید. | She just threw on the first skirt she found. | سریع و بی احتیاط لباس پوشیدن | Throw on |
شلوار جین او خیلی بلند بود، بنابراین آن را کوتاه کرد. | Her jeans were too long, so she turned them up. | شلوار، لباس یا دامن را کوتاه کنید تا مناسبتر شوند | Turn up |
میشنیدم که مادرم به من میگفت گرم بپوشم. | I could hear my mother telling me to wrap up warm. | لباس گرم بپوش | Wrap up |
زیپ کت چرمش را بست. | He zipped up his leather jacket. | لباسی که به وسیله زیپ بسته شود | Zip up |
من میخواهم این دامن را گشاد کنم. | I’m going to have this skirt let out. | گشادن کردن لباس | Let out |
این دامن نیاز دارد که بلند شود. | This skirt needs letting down. | از پارچه اضافی در سجاف یک تکه لباس استفاده کنید تا آن را بلندتر کنید | Let down |
آموزش اصطلاحات مربوط به لباس به زبان انگلیسی
at the drop of a hat | بدون نیاز به اطلاع قبلی | My Grandma will babysit for anyone at the drop of a hat. | مادربزرگ بدون اینکه ازش خواسته بشه از بچهها نگهداری میکند. |
(have a) bee in one’s bonnet | چیزی که کسی را آزار میدهد | Milan has had a bee in his bonnet all day, but he won’t tell me what’s wrong. | میلان تمام روز اذیت بود، اما او به من نمی گوید چه مشکلی دارد. |
below the belt | فراتر از آنچه منصفانه یا از نظر اجتماعی قابل قبول است | His comment about Manfred’s handicap was below the belt. | نظر او در مورد نقص مانفرد قابل قبول نبود. |
bursting at the seams | دیگر مناسب نیست | I ate too much. I’m bursting at the seams in these jeans. | من خیلی خوردم. شلوار جینم دیگه اندازم نیست. |
caught with one’s pants down | ناآماده | My students caught me with my pants down on Monday. I forgot about the field trip. | روز دوشنبه شاگردانم مرا که هنوز آماده نبودند، دیدند. من سفر را فراموش کرده بودم. |
(have a) card up one’s sleeve | یک برنامه مخفی یا رزرو داشته باشید | I think Josh has a card up his sleeve cause he wants me to wear a dress to the fast-food restaurant. | فکر میکنم جاش یک برنامه سورپرایزی دارد، زیرا از من میخواهد برای رستوران فستفود لباس بپوشم. |
buckle down | بیشتر سخت کار کن | It’s almost exam time, so I need to buckle down this weekend. | تقریباً زمان امتحان فرا رسیده است، بنابراین باید این آخر هفته بسیار سخت کار کنم. |
burn a hole in one’s pocket | پولی که فرد وسوسه میشود خرج کند | Let’s go to the mall after school. There’s a hundred dollar bill burning a hole in my pocket. | بیا بعد از مدرسه به مرکز خرید برویم. پولی دارم که در وسوسه خرج کردن آن هستم. |
dress to kill, dress to the nines | لباسهای زیبا یا سکسی بپوشید | My cousin was dressed to kill on her birthday. | دختر عموی من در روز تولدش لباس سکسی پوشیده بود. |
fit like a glove | لباس اندازه(کاملا تنگ) | Anita’s prom dress fits me like a glove. | لباس مجلسی آنیتا خیلی مناسب من است. |
fine-tooth comb | با جزئیات زیاد، بسیار با دقت | The police looked for fingerprints with a fine-tooth comb. | پلیس بسیار بادقت به دنبال اثر انگشت بود. |
fly by the seat of one’s pants | با غریزه انجام دهید، نه با برنامه | I had never taught art to kids before. I had to fly by the seat of my pants. | قبل از این هرگز به بچهها هنر یاد نداده بودم. مجبور شدم فالبداعه به آنها آموزش دهم. |
handle with kid gloves | با ظرافت رفتار کن | Please handle my grandmother’s tea set with kid gloves. | لطفا با ست چای مادربزرگم با دقت کار کن. |
hand-me-down | لباس استفاده شده | We buy hand-me-down skates because the kids’ feet grow so quickly. | ما لباس دست دوم میخریم زیرا پای بچهها خیلی سریع رشد میکند. |
hat trick | سه گل زده توسط یک نفر | The fans cheered when the hockey player got a hat trick. | وقتی بازیکنهاکی سه گل زد، هواداران او را تشویق کردند. |
in one’s birthday suit | لخت مادرزاد | The swimmers in the lake were in their birthday suits. | شناگران در دریاچه بخت بودند. |
keep one’s shirt on | سعی کنید آرام باشید | I know you’re in a hurry, but please keep your shirt on. | میدونم عجله داری ولی سعی کن آرام باشی. |
keep something zipped | چیزی را مخفی نگه دارید | We know we’re having a boy, but we’re keeping it zipped from the grandparents. | ما میدانیم که یک پسر داریم، اما او را از پدربزرگ و مادربزرگ مخفی کردیم. |
off the cuff | بدون برنامه ریزی گفت | I didn’t have a speech prepared. Everything I said was off the cuff. | من سخنرانی آماده نکرده بودم. هرچه گفتم بدون برنامه ریزی قبلی بود. |
pull up one’s socks | بیشتر تلاش کن | Marco will have to pull up his socks if he wants to make the football team. | مارکو اگر بخواهد به تیم فوتبال راه پیدا کند باید بیشتر تلاش کند. |
put a sock in it | صحبت کردن را متوقف کنید | Put a sock in it! I’m trying to tell a story. | حرف نزن! دارم سعی میکنم داستانی تعریف کنم |
put one’s thinking cap on | برای حل یک مشکل خوب فکر کنید | I can’t remember where the Christmas decorations are. I’ll have to put my thinking cap on. | یادم نمیاید کجا تزئینات کریسمس داشت. باید فکر کنم. |
put oneself in someone else’s shoes | تصور کنید قرار گرفتن در موقعیت دیگری چگونه خواهد بود | Put yourself in Amber’s shoes. She doesn’t even have a car to drive. | خودت را به جای امبر بگذار. او حتی ماشینی برای رانندگی ندارد. |
ride one’s coattails | اجازه دهید شخص دیگری همه کارها را انجام دهد | It was a group project, but everyone rode Andrew’s coattails. | این یک پروژه گروهی بود، اما اجازه دهید که هر کسی کار انجام دهد. |
roll up one’s sleeves | دست به کار شوید | The celebrities rolled up their sleeves and washed cars for charity. | سلبریتیها برای خیریه دست به کار شدند و ماشین شستند. |
take one’s hat off to someone | کسی را به خاطر چیزی بشناسید یا احترام بگذارید | I take my hat off to Jim. The doctors said he’d never walk, and he just ran a marathon. | کلاهم را به احترام جیم از سر برمی دارم. پزشکان گفتند که او هرگز راه نمیرود و در یک ماراتن دویده است. |
wear one’s heart on one’s sleeve | احساسات را آشکارا نشان دهید | My Dad’s not afraid to cry. He always wears his heart on his sleeve. | بابام از گریه کردن نمی ترسه او همیشه احساساتش را بروز میدهد. |
wear the trousers | مسئول باشید، قوانین را تعیین کنید | By the looks of things, the kids wear the trousers in this household. | از نظر ظاهری، بچهها باید قوانین را در خانه رعایت کنند. |
Roll up your sleeves | برای آماده شدن برای کار سخت این بسیار شبیه به اصطلاح «buckle down» است. | Let’s roll up our sleeves, everyone. There’s a lot of work for us to get through done today. | بیایید همه آستینها را بالا بزنیم. امروز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم. |
An ace up your sleeve
|
یک طرح،ایده یا مزیت مخفی که در صورت نیاز میتوان از آن استفاده کرد. این عبارت از بازیهای کارتی میآید، جایی که “آس” معمولاً بالاترین رتبه را دارد. همچنین به تقلب در بازی با ورق با پنهان کردن یک کارت خوب در آستین اشاره دارد. | Taking the dog to the vet is going to be hard, but I’ve got an ace up my sleeve – a big steak.” | بردن سگ نزد دامپزشک سخت خواهد بود، اما من یک کارت برنده دارم، یک استیک بزرگ. |
Kid gloves
|
یعنی با شخصی بسیار ملایم یا با احتیاط برخورد کردن. این اصطلاح از دستکشهای ساخته شده از چرم یک حیوان جوان، در این مورد بز، میآید که بسیار نرم است و برای کارهای سخت در نظر گرفته نشده است. | A social worker complained that some parents treat their teenage children with kid gloves, and they end up acting like spoiled brats. | یک مددکار اجتماعی شکایت کرد که برخی از والدین با کودکان نوجوان خود بسیار لطیف بچه رفتار میکنند و در نهایت آنها مانند بچههای لوس رفتار میکنند. |
Tighten your belt | پول کمتری نسبت به قبل خرج کنید | With the economy so bad and thousands of people losing their jobs, we all have to tighten our belts. | در شرایطی که اقتصاد بسیار بد است و هزاران نفر شغل خود را از دست میدهند، همه ما باید پول کمتری خرج کنیم. |
Dirty laundry
|
فعالیتهای مشکوک که فرد میخواهد مخفی نگه دارد.
“To wash your dirty laundry/linen in public” یا “air your dirty laundry/linen in public” به معنای صحبت در مورد چیزهایی است که باید خصوصی نگه داشته شوند. |
My mum said she hates people who wash their dirty laundry in public. | مادرم گفت از افرادی که رازهای را در ملاء عام برملا میکنند، متنفر است. |
Hot under the collar
|
خیلی عصبانی از چیزی | When I rejected my friend’s idea about eating at a fancy restaurant, he got rather hot under the collar. | وقتیایده دوستم را در مورد غذا خوردن در یک رستوران شیک رد کردم، خیلی عصبانی شد. |
Hat / cap in hand | بسیار متواضع باشید، معمولاً برای کار بدی که انجام دادهاید عذرخواهی کنید. | He was late for our study session, so when he finally arrived, hat in hand, he brought chocolates for everyone. | او برای جلسه مطالعه ما دیر آمده بود، بنابراین وقتی رسید، به عنوان عذرخواهی برای همه شکلات آورد. |
Thinking cap
|
اگر کلاه فکری خود را بپوشید، به طور جدی در مورد چیزی فکر میکنید | As organisers of the debate competition, it is time for us to put our thinking caps on and decide the topics for this year. | به عنوان برگزارکنندگان مسابقه مناظره، زمان آن فرا رسیده است که شروع به فکر کنید و موضوعات امسال را تعیین کنیم. |
بازیهای سرگرم کننده و رایگان برای آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی
آموزش واژگان لباس به زبان انگلیسی با استفاده از بازیها و فعالیتهای هیجان انگیز بسیار سرگرم کننده است. در زیر پنج بازی برتر برای آموزش واژگان لباس به بچهها و دانش آموزان مبتدی ESL را بررسی کرده ایم.
1. بازی حدس زدن لباس
بازی حدس زدن لباس یک راه عالی برای معرفی یا بررسی واژگان لباس با بچههاست. در این بازی دانش آموزان طرح کلی یک لباس را میبینند. سپس 5 ثانیه فرصت دارند تا حدس بزنند چه لباسی است. هنگامی که دانش آموزان واژگان لباس را یاد گرفتند، میتوان از این فعالیت به عنوان تمرین مروری استفاده کرد. همچنین میتوان از آن به عنوان یک فعالیت مقدماتی برای معرفی موضوع لباس استفاده کرد.
2: بازی Put On Your Hat, Please (Simon Says Game)
این نسخه از بازی کلاسیک “Simon Says” یک فعالیت شنیداری عالی برای تمرین کلمات لباس است. قبل از شروع این بازی، ابتدا نحوه تقلید کردن با پوشیدن لباسهای مختلف را به دانش آموزان آموزش دهید. به عنوان مثال، “Put on your hat.”، “Take off your hat.”، “Put on your jacket.”،”Take off your jacket.” و غیره. وقتی دانشآموزان به اندازه کافی تمرین کردند، زمان شروع بازی است.
در این بازی، اگر معلم در پایان جمله بگوید «Please»، دانشآموز باید این عمل را انجام دهد. اگر معلم نگوید “Please”، دانش آموزان نباید این کار را انجام دهند. برای مثال، اگر معلم بگوید “Put on your hat, please.”، پس همه دانشآموزان باید کلاه گذاشتن را شبیهسازی کنند. اگر معلم فقط میگوید “Put on your hat.”، دانشآموزان نباید کاری انجام دهند.
اگر دانشآموزی در حالی که معلم نگفت “Put on your hat, please” ، آن را پوشید، از بازی خارج میشود. بازی را تا زمانی که فقط چند دانش آموز باقی بمانند، ادامه دهید. این بازی بسیار سرگرم کننده است و بچهها واقعا آن را دوست دارند.
۳. فلش کارتهای کوچک Clothing Line Bingo
این بازی با کارت سرگرمکننده ESL شبیه لوتو است و با هر زبان مقصدی قابل بازی است. برای انجام این بازی یکنوع بازی شبیه لوتو لباس، به تعدادی فلش کارت لباس کوچک برای استفاده دانش آموزان نیاز دارید. لازم است که کارتهای مخصوص دانش اموزان را دانلود و چاپ کنید و به هر دانش آموز یا جفت دانش آموز یک جهت بدهید. سپس از دانش آموزان بخواهید که فلش کارتهای کوچک لباس را به هر ترتیبی که میخواهند در یک خط افقی قرار دهند. حالا بازی شروع میشود.
برای شروع، معلم یکی از فلش کارتهای لباس را انتخاب میکند و عبارات هدف را با صدای بلند میگوید. به عنوان مثال، “من میخواهم یک تی شرت آبی بخرم.” سپس دانش آموزان باید به کارتهای لباس خود نگاه کنند و اگر کارت تی شرت آبی در سمت چپ یا سمت راست خط کارتها قرار دارد، میتوانند آن را جا به جا کنند. زمانی کارتها تمام شد اگر کارت تی شرت در وسط خط کارت باشد، دانش آموز نمی تواند آن را برگرداند.
سپس معلم باید کارت دیگری را انتخاب کند و جمله را با صدای بلند بگوید (مثلاً «میخواهم کفش بخرم.»). و دوباره، دانش آموزان باید بررسی کنند که آیا میتوانند این کارت را برگردانند یا خیر. اولین دانشآموزی که تمام فلش کارتهای لباسهایش را برمیگرداند، یک بینگو دارد و برنده است.
۴. بازی طراحی لباس
این فعالیت برای آموزش واژگان لباس بسیار سرگرم کننده است و دانش آموزان شما آنقدر با این بازی سرگرم میشوند که میخواهند چندین بار این بازی را انجام دهند. برای بازی، تنها چیزی که نیاز دارید چند تکه کاغذ (یا کارت) A4، قیچی و خودکار یا مداد رنگآمیزی است.
ابتدا به هر دانش آموز یک تکه کاغذ بدهید. برای هر یک از دانش آموزان یک لباس متفاوت بدهید تا نقاشی کنند. به عنوان مثال، یک دانش آموز کلاه میکشد، یک دانش آموز پیراهن میکشد، یک دانش آموز شلوار میکشد و غیره. به دانش آموزان بگویید که نقاشیهای خود را به دوستان خود نشان ندهند. هنگامی که دانش آموزان لباس خود را کشیدند، از دانش آموزان بخواهید آن را رنگ کرده و برش دهند.
پس از اتمام، یک نقاشی ساده از یک مرد یا زن روی تخته بکشید. دانش آموزان را یکی یکی دعوت کنید تا جلو بیایند و با گذاشتن نقاشی خود در جای مناسب روی تخته، مرد یا زن را لباس بپوشانند. هنگامی که تمام نقاشیهای اقلام لباس به تخته چسبانده شود، دانش آموزان تصویر جالبی را که با هم ایجاد کرده اند دوست خواهند داشت.
پس از اینکه تصویر تمام شد میتوانید از آنها جهت آموزش انواع لباس به زبان انگلیسی سوال بپرسید. به عنوان مثال، از دانشآموزان بپرسید: “What is he/she wearing?”، “He/She is wearing a blue hat, a yellow shirt, and red shoes.” و غیره.
5: بازیهای رومیزی واژگان لباس
بازیهای رومیزی راهی عالی برای ترغیب دانش آموزان به صحبت با استفاده از واژگان لباس است. هر جفت دانش آموز به یک مداد و یک گیره کاغذ نیز نیاز دارند.
در این بازی دانشآموزان به نوبت گیره را تکان میدهند تا بچرخد (گیره را در وسط قرار دهید و مداد را در وسط گیره قرار دهید و سپس تکان دهید). سپس، دانشآموزان باید بر اساس لباسی که کلیپ روی آن قرار میگیرد، گفتوگو کنند. به عنوان مثال، اگر گیره روی تیشرت آبی قرار بگیرد، یکی از دانشآموزان میتواند بپرسد “What are you wearing?” و دانشآموز دیگر میتواند پاسخ دهد “I am wearing a blue T-shirt.”. برای دیدن بازیهای رومیزی بیشتر و سایر موارد قابل چاپ برای آموزش واژگان لباس اینجا را کلیک کنید.
جمع بندی
در این مقاله لیست کاملی از اسمها، فعلها، عبارات فعلی و اصطلاحاتی که در مورد آموزش انواع لیباس به زبان انگلیسی است را آورده ایم. شما با خواندن این مقاله میتوانید به راحتی در مورد پوشش و لباس در مکالمات روزانه و متون خود صحبت کنید.
آیا اصطلاح دیگری را تابخال شنیدهاید که به نظرتان جالب بوده است؟ خوشحال میشویم که در زیر همین صفحه در بخش نظرات با ما نیز در میان بگذارید.
مطالب مرتبط
این نوشته چقدر مفید بود؟
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
عاليييييييييييييي سپاسگزارم