در این پست ما بر روی too به عنوان قید و به عنوان تشدید کننده تمرکز خواهیم کرد.
عکس بالا مربوط به وایکیکی هاوایی است. وقتی به این عکس نگاه میکنید به چه صفتهایی فکر میکنید؟ من به صفات beautiful، peaceful، expensive و far (زیبا ، صلح آمیز ، گران قیمت و دور) فکر میکنم.
برای تشدید این صفتها میتوانید از قید too استفاده کنید. تشدید یعنی بزرگتر، قویتر یا شدیدتر کردن است.
بنابراین too همانند very or extremely استفاده میشود. این قید روشی دیگر برای بیان درجه بالاتر و شدت است.
Hawaii is so beautiful! It’s so peaceful, but it’s so far and so expensive.
هاوایی خیلی زیباست! بسیار آرام است ، اما بسیار گران است.
too بار معنایی منفی دارد. too به معنی بیش از حد بیش از نیاز ، بیش از حد لازم، یا بیش از حد کافی است.Too یک عبارت منفی است.
“I love Hawaii, but it’s too far and too expensive.”
“من هاوایی را دوست دارم ، اما بسیار دور و گران است.”
به مثال زیر توجه کنید.
Did you notice that I didn’t say too beautiful or too peaceful?
آیا متوجه شدید که من زیاد زیبا یا خیلی مسالمت آمیز نگفتم؟
too معمولا برای صفتهای مثبت استفاده نمیشود.
به یاد داشته باشید که از قیدها برای توصیف قیدهای دیگر نیز میتوان استفاده کرد، نه فقط صفت!
در این پست همچنین بررسی خواهیم کرد که چه زمانهایی از too much و too many (به معنی خیلی زیاد) استفاده کنیم. در انتها نیز به بررسی تفاوتهای میان too و so، enough و همچنین هم آواهای too میپردازیم؛ تا انتهای مقاله همراه ما باشید تا به طور کامل با کاربرد too آشنا شوید.
کاربردها و معنی too در زبان انگلیسی
1. too قبل از صفت و قید بدون هیچ اسمی میآید.
Too + adjective / adverb (no noun)
We don’t see her very often. She lives too far away.
ما اغلب او را نمیبینیم. او خیلی دور زندگی میکند.
Turn the music down. It’s too loud!
موسیقی را کم کنید. خیلی بلند است!
She drives too fast.
او خیلی سریع رانندگی میکند.
Don’t work too hard!
خیلی سخت کار نکن!
Don’t stay out too late. You have to get up early tomorrow!
خیلی دیروقت بیرون نمانید فردا باید زود بیدار شوید!
She tried memorizing the textbook the night before the exam, but it was too little, too late.
او شب قبل از امتحان سعی در حفظ کتاب درسی داشت، اما خیلی کم بود، خیلی دیر بود.
2. با این وجود، too میتوان در یک عبارت مثبت استفاده کرد:
You are too funny!
تو خیلی بامزهای!
این جمله در واقع به معنای “ You are so funny!” یعنی “شما خیلی بامزه هستید!” یا “ You are very funny!” به معنی “شما خیلی خندهدار هستید!”
You are too kind!
شما خیلی مهربان هستید!
این جمله بدان معنی است که “ You are so kind!” یعنی “شما خیلی مهربان هستید!” یا “ You are very kind!” یعنی “شما بسیار مهربان هستید!”
3. گاهی اوقات تشدید کننده، قبل از too اضافه میشود:
These pants are way too big on me.
این شلوار برای من خیلی بزرگ است.
She is way too skinny!
او خیلی لاغر است!
She is far too young to be wearing that kind of outfit!
او خیلی جوان است که نمیتواند این نوع لباس را بپوشد!
It’s much too late to do anything about global warming.
برای انجام هر کاری در مورد گرم شدن کره زمین خیلی دیر است. (این با too much! خیلی فرق دارد!)
4. too نمیتواند بعد از ترکیب صفت+ اسم استفاده شود:
X: She is too a fat woman.
X: She is a too fat woman.
او یک زن بیش از حد چاق است.
5. هیچ کلمه مشابهی همانند such برای استفاده قبل از صفت + اسم وجود ندارد.
6. Too much و too many معنی مشابه با too دارند.
برای یک اسم غیر قابل شمارش از Too much استفاده کنید:
too much + uncountable noun
I ate too much chocolate.
من بیش از حد شکلات خوردم.
It takes up too much time.
این زمان زیادی را میگیرد.
If he has that much time to play video games, then he has way too much time on his hands!
اگر او اینقدر وقت دارد تا بازیهای ویدیویی انجام دهد ، وقت زیادی را هم برای او دارد!
She was a famous singer by the time she was 15! The fame was too much, too soon.
او تا 15 سالگی خواننده مشهوری بود! شهرت خیلی زیاد، خیلی زود بود.
بعضی اوقات دانشآموزان میگویند،”! Teacher, I love your class too much” یعنی “معلم ، من کلاس شما را خیلی دوست دارم!”. این جمله صحیح نیست! Too much بار منفی دارد. بهتر است بگویید، “ I like your class a lot” یعنی “من کلاس شما را خیلی دوست دارم” یا “ I really like your class” یعنی “من کلاس شما را خیلی دوست دارم!”
با اسم جمع، too many استفاده کنید:
too many + plural noun
Is it possible to have too many friends?
آیا میتوان بیش از حد دوست داشت؟
She’s fooled me one too many times.
او بارها من را گول زده است.
How many TVs are too many?
چند تا تلویزیون خیلی زیاد است؟
There are way too many cars on the road.
ماشینهای زیادی در جاده وجود دارد.
My son is so spoiled. He has far too many toys!
پسرم خیلی خراب است او خیلی بیش از حد اسباب بازی دارد!
I’m being pulled in too many directions!
من خیلی از جهات کشیدهام!
7. ساختار جمله خاص با too:
too + adjective + infintive (to do something)
این ساختار برای توضیح اینکه چرا کسی نمیتواند کاری انجام دهد، استفاده میشود.
I’m too tired to go out tonight.
من خیلی خستهام که امشب بیرون بروم.
This soup is too hot to eat.
این سوپ برای خوردن خیلی گرم است.
She is too young to drive a car!
او خیلی جوان است که رانندگی کند!
This box is too heavy to carry.
حمل این جعبه بسیار سنگین است.
I don’t want to go to bed yet! It’s too early (to go to bed).
من هنوز نمیخواهم به رختخواب بروم! خیلی زود است (برای رفتن به رختخواب).
We’re far too young to get married.
ما خیلی جوان هستیم که نمیتوانیم ازدواج کنیم.
It’s too dangerous to walk around this neighborhood at night.
شبگردی در این محله خیلی خطرناک است.
There’s no use getting upset. It’s too late to do anything about it now.
ناراحت شدن هیچ فایدهای نداره برای انجام هر کاری در حال حاضر خیلی دیر است.
It’s too good to be true!
این خیلی خوب است که صحت داشته باشد!
I can’t go to her party tonight, I have too much work to do!
من امشب نمیتوانم به مهمانی او بروم، من کار زیادی دارم که باید انجام دهم!
The house was too expensive to buy.
خانه برای خرید خیلی گران بود.
Her offer was too good to refuse.
پیشنهاد او برای رد کردن خیلی خوب بود.
از قید too نیز میتوان در موارد زیر استفاده کرد:
She drove too slowly to arrive on time.
او خیلی آهسته رانندگی کرد تا به موقع برسد.
We got home too late to see the beginning of the TV show.
برای دیدن شروع برنامه تلویزیونی خیلی دیر به خانه رسیدیم.
too many و too much نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد:
There were too many people at the picnic to count.
افراد زیادی در پیکنیک بودند که نمیتوانستند حساب کنند.
I had too much work to do yesterday.
من دیروز خیلی کار داشتم.
8. جمله خاص دیگری که میتوان با too ساخت:
too + adjective + for someone/something (+ infinitive)
This sweater is too big for me to wear.
این ژاکت برای من خیلی بزرگ است.
We can’t go on this roller coaster. Alice is too short for this ride!
ما نمیتوانیم سوار این رولرکوستر شویم. آلیس برای این سواری خیلی کوتاه است(قدش)!
I’m too old for dolls! = I’m too old to play with dolls!
من برای عروسک خیلی بزرگم! = من خیلی بزرگ هستم که نمیتوانم با عروسکها بازی کنم!
This box is too heavy for me to carry.
حمل این جعبه برای من خیلی سنگین است.
بررسی تفاوت to با too
- To یک حرف اضافه با چندین معنی است از جمله “toward” یعنی “به سمت” و “until” یعنی “تا” است.
- Too یک قید است که به معنی “بیش از حد” یا “همچنین” است.
- فقط باید روشن شود: two مشابه با to و too تلفظ میشود، اما نمیتوانند به جای هم استفاده شوند چراکه two به معنی دو یک عدد است.
در سلسله مراتب بخشهایی از گرامر که یادگیری آن دیوانه کننده است، to و too در رده بالا قرار دارد. گاهی به اشتباه این دو را به جای هم استفاده میکنند و این چیزی است که میتواند برای هر کسی اتفاق بیافتد.
نحوه استفاده ازTo
To یک حرف اضافه و یک کلمه کوچک چند منظوره است که میتواند برای گفتن بسیاری از موارد استفاده شود. میتوانید از آن برای نشان دادن یک هدف یا جهت حرکت و همچنین مکان ورود استفاده کنید. با این روش شما میتوانید این گونه از to استفاده کنید:
You’re going to class tomorrow.
فردا کلاس میروید.
همچنین وقتی میخواهیم نشان دهیم که فعل مصدر است از to استفاده میکنیم.
معمولاً از to میتوانید برای رابطۀ بین کلمات، رابطه ای مانند مالکیت، دلبستگی و جمع استفاده میکنیم.
You get attached to people.
شما به مردم دلبسته میشوید
You have things that belong to you
شما چیزهایی دارید که متعلق به خودتان هستند.
To همچنین برای نشان دادن یک بازه یا یک دوره زمانی استفاده میشود.
It will take you five to ten minutes to finish something.
پنج تا ده دقیقه طول میکشد تا کاری را تمام کنید.
To کاربردهای دیگری نیز دارد، اما شما باید به اندازه کافی از آنها آگاهی داشته باشید تا بتوانید با توجه به تفاوت آن با too از آن استفاده کنید.
نحوه استفاده ازToo
Too نیز یک کلمه کوچک مفید است، اما مانند to حرف اضافه نیست و معنی یکسانی با آن نیز ندارند. میتوانید از آن به جای ” besides” یعنی “علاوه بر”، ” also,” یعنی “علاوه بر این” یا ” as well.” یعنی “همچنین” استفاده کنید.
علاوه بر این میتوانید از آن برای موارد دیگری نیز استفاده کنید، مانند زمانی که میخواهید تشدید را نشان دهید. اگر زیاد اطلاعات گرامری ندارید، میتوانید بگویید که ” it’s too hard” یعنی “این خیلی سخت است”.
گاهی نیز از too به معنی very یعنی زیاد استفاده میشود:
That gal is too funny!
این دختر خیلی خندهدار است!
حال بیاید کلماتی را که در تلفظ همانند too تلفظ میشوند آشنا شویم.
بررسی کلمات هم آوا To،Too، وTwo
جدا از اینکه بسیار شبیه به هم هجی میشوند، to و too خیلی شبیه به هم تلفظ میشوند. و یک کلمه دیگر نیز هست که به همین صورت تلفظ میشود: two عدد دو.
ما کلماتی را که دارای تلفظ مشترک هستند، هوموفون مینامیم و اگر به هر لیستی از کلمات مشابه نگاهی بیندازید، تعداد زیادی هوموفون را در آن پیدا خواهید کرد. کلماتی مانند there، their، و they’re، your و you’re هستند، و bear و bare در آن بالا هستند، همچنین to، too و two.
فرقی نمی کند که هوموفون ها معانی و کاربردهای مختلفی داشته باشند یا در کلاس های کلمه ای کاملاً متفاوت باشند؛ ما هنوز آنها را اشتباه و جابه جا استفاده میکنیم.
تنها راه برای رفع این مشکل تکرار مکرر معنای هر یک از هوموفونهای هم صدا است تا افرادی که آن را نمیدانند فرصت یادگیری را پیدا کنند. برای کسانی که تفاوت آنها را میدانند، فقط چند دقیقه طول میکشد تا شما تصحیح کنند.
چگونه تفاوت بین Too و Too را به خاطر بسپاریم
از آنجا که تلفظ این دو یکسان است، شما لازم نیست نگران استفاده اشتباه از آنها در زمان صحبت کردن باشید. چراکه فقط در زمان نوشتن است که مشکلاتی را ایجاد میکند. اما یک راه آسان برای اطمینان از استفاده صحیح از کلمه وجود دارد.
به دلیل اینکه to کاربردهای بیشتری از too دارد، too میتواند به راحتی با “also”، “very,” , و “excessively.” جایگزین شود. اگر مطمئن نیستید که باید to بنویسید یا too، بهتر است از جایگزینهای آن استفاده کنید. اگر جایگزینهای to جواب داد، اشتباه کردهاید و باید از too استفاده کنید. اگر اینطور نبود، to به درستی استفاده شده است. از همین روش میتوانید برای اطمینان از اینکه too به درستی در جمله استفاده شده است و به جای آن نباید از toos و tos بیاید بهره برد.
نمونههایی از To در مقایسه با Too
Crucially the FCO stopped well short of advising against travel to France, which is the most popular holiday destination in the world (and the second-most popular, after Spain, for UK holidaymakers). —The Independent
بسیار مهم است که FCO در توصیه به مسافرت به فرانسه، که محبوبترین مقصد تعطیلات در جهان است (و بعد از اسپانیا ، دومین محبوب پس از اسپانیا ، برای مسافران تعطیلات انگلستان است) کاملا دست بردارد. – روزنامه ایندیپندنت
Real Madrid superstar Gareth Bale has announced his engagement to long-term girlfriend Emma Rhys-Jones. —The Daily Mirror
گرت بیل ، فوق ستاره رئالمادرید خواستگاری خود را با دوست دختر طولانی مدت اما ریز جونز اعلام کرد. – آینه روزانه
The African turquoise killifish has one of the shortest lifespans of all vertebrates: it reaches the ripe old age of only three to twelve months. —New Scientist
کشنده فیروزهای آفریقایی دارای کوتاهترین طول عمر در بینمهره داران است: فقط سه تا دوازده ماه به پیری میرسد. —مجله نیو ساینس
But from what we’ve seen in this tournament I think she meant it, too. —The Guardian
اما از آنچه در این مسابقات دیدهایم، فکر میکنم منظور او نیز بوده است. -روزنامه گاردین
Chances are that too much information running through our small brains clouds our thinking, making it more difficult to do our jobs. —TechCrunch
احتمال این وجود دارد که اطلاعات بیش از حد در مغزهای کوچک ما باعث کدر شدن تفکر ما شده و انجام کارها را دشوارتر میکند. —تک کرانچ
On the other hand, given that these references are too obvious, they may have been intentionally included to insinuate a Kemalist junta rather than a Gulenist one. —BBC
از طرف دیگر، با توجه به اینکه این ارجاعات بیش از حد واضح هستند، ممکن است به طور عمدی برای القا یک جنبش کمالیستی به جای گولنیستی باشد. —BBC
حال نوبت به بررسی تفاوت too با so میرسد، با مثالهایی این تفاوت را به صورت واضحی بیان کردهایم. با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.
بررسی تفاوت too با so
در این بخش به تفاوت این دو جمله میپردازیم:
- John is so tall.
- John is too tall.
So قبل از صفت برای تأکید (برای قویتر کردن بیان) استفاده میشود. بیایید این جملات را مقایسه کنیم:
so + adjective
- The soup is hot.
- The soup is so hot.
جمله دوم قویتر است. در اینجا، so معنای مشابهی با “very” دارد (اما کمی قویتر است). این جمله میتوانید با معنی مشابه با ساختار “so many/much”” + یک اسم بیان شود. مثلا:
so many/much + noun
- He has many friends.
او دوستان زیادی دارد.
- He has so many friends.
او دوستان بسیار زیادی دارد.
So در جمله دوم یک تقویت کننده است و برای تأکید استفاده میشود، و باعث میشود که جمله کمی قویتر شود. وقتی so many یا so much قبل از اسم استفاده میشود، معنی a lot میدهد.
If you have a lot of money, then you have so much money.
اگر پول زیادی دارید پس خیلی پول دارید.
(به یاد داشته باشید: بسیاری از so قبل از اسمهای قابل شمارش جمع استفاده میکنند (به عنوان مثال friends، people)؛ البته قبل از اسمهای غیر قابل شمارش نیز استفاده میشود (به عنوان مثال money).)
توجه: So نمیتواند قبل از اسم بیاد. به عنوان مثال، ما نمیتوانیم بگوییم ” He is so nice man” به معنی “او مرد بسیار خوبی است”. در عوض، ما از such استفاده میکنیم “He is such a nice man” به معنی او مرد بسیار خوبی است.
حال بیاید مثال دیگری بزنیم.
John is too tall.
جان خیلی بلند است.
Too برای تأکید نیز استفاده میشود، اما به معنی “بیش از اندازه کافی” است. در این صورت Too برای نشان دادن اینکه چیزی بد (منفی) است یا چیزی بیش از حد مورد نظر است استفاده میشود. نگاهی به این ایدهها بیندازید:
John is so tall. He plays basketball well. (His tallness is not a bad thing)
جان خیلی قد بلند است. او خوب بسکتبال بازی میکند. (قدش چیز بدی نیست)
John is too tall. He cannot sit comfortably on an airplane. (His tallness is a bad thing)
جان خیلی بلند است. او نمیتواند راحت در هواپیما بنشیند. (قد او چیز بدی است)
جمله دوم به این معنی است که او بسیار قد بلند است و این چیز بدی است. قد او بیش از حد بلند است. قد او 2 متر است. بنابراین او نمیتواند در هواپیما جای بگیرد. جان خیلی بلند است.
بیایید به نمونههای بیشتری نگاه کنیم.
You work so hard. I wish everyone worked like you. :)
تو خیلی سخت کار میکنی. کاش همه مثل شما کار میکردند.
You work too hard. You should take a break. :(
شما خیلی سخت کار میکنید باید استراحت کنید .
باز هم، جمله دوم یک نظر منفی است. شما میگویید که فرد بیش از اندازه کار میکند و باید کمتر کار کند.
از آنجا که too چیزهای بد (منفی) را توصیف میکند، جملات زیر معنی ندارد.
-
- This is too delicious! = This is so delicious.
این خیلی خوشمزه است.
-
- I am too happy! = I am so happy
من خیلی خوشحالم
-
- She is too beautiful! = She is so beautiful.
او خیلی زیباست.
این جملات همه موارد خوب (مثبت) را توصیف میکنند، بنابراین ما نباید از too استفاده کنیم.
توجه: از Too غالباً در ساختار بیش از حد استفاده میشود + صفت / قید + مصدر
Too is often used in the structure too + adjective/adverb + infinitive
- The pizza is too hot to eat. = (The pizza is too hot. I cannot eat it)
پیتزا برای خوردن خیلی گرم است. = (پیتزا خیلی گرم است. من نمیتوانم آن را بخورم)
- You are too young to watch that movie. = (You are not old enough)
شما برای دیدن آن فیلم خیلی جوان هستید. = (سن شما کافی نیست)
- I was too tired to do my homework. ( = I didn’t do it. My tiredness was ‘over the limit’, so I slept).
من برای انجام تکالیف خیلی خسته شده بودم. (= من این کار را نکردم. خستگی من “بیش از حد” بود ، بنابراین خوابیدم).
- She ran too slowly to win the race. (= Her speed was too slow; she could not win)
او خیلی آرام دوید تا برنده مسابقه شود. (= سرعت او خیلی کند بود ؛ او نتوانست برنده شود)
- She speaks too poorly to get a job. (= Her writing is not good enough; she cannot get a job)
او برای بدست آوردن شغل خیلی ضعیف صحبت میکند. (= متن او به اندازه کافی خوب نیست ؛ او نمیتواند شغلی پیدا کند)
باز هم، در تمام این جملات، too معنی بیش از حد یا بیش از مقدار / سطح مورد نظر دارد.
به مثالهای زیر توجه کنید.
- It’s so hot today. Let’s stay inside. (very hot)
امروز خیلی گرم است. بیایید داخل بمانیم (خیلی داغ)
- It’s too hot today. Let’s stay inside. (there is too much heat so we cannot go outside)
امروز خیلی گرم است. بیایید داخل بمانیم (گرما زیاد است بنابراین نمیتوانیم بیرون برویم)
هر دوی این جملات درست هستند و در این شرایط به خوبی کار میکنند. هرچند در بسیاری از موقعیتها، یک کلمه مناسبتر از کلمه دیگر است. به این مثال نگاه کنید:
The camera was ___ expensive, but I bought it.
دوربین ___ گران بود ، اما من آن را خریداری کردم.
The camera was ___ expensive. I didn’t buy it.
دوربین ___ گران بود. من آن را نخریدم.
پاسخ شماره 1 چیست؟ So بهترین پاسخ است. چرا؟ اگر خیلی گران بود ، دیگر نمیتوانستید آن را بخرید. این مبلغ بیش از حد پولی است که داشتهاید. دوربین بسیار گران بود (بسیار گران) ، اما شما آن را خریداری کردید. قیمت در حد شما بود.
پاسخ شماره 2 چیست؟ Too. قیمت خیلی بالا بود پول کافی نداشتید بنابراین نمیتوانید آن را بخرید. میتوانید از “so” در اینجا استفاده کنید به این معنی که بسیار گران است. اما اگر میخواهید بگویید که قیمت بالاتر از استطاعت شما بود، too expensive (خیلی گران) استفاده کنید.
too fast | so fast | very fast | fast |
اینها تفاوتهای اصلی بین so و too در دستور زبان انگلیسی است. به طور خلاصه، so شبیه very (اما کمی قویتر) است و همچنین برای توصیف وضعیت (منفی) هنگامی که چیزی بیش از حد مجاز است، استفاده میشود.
حال نوبت به بررسی ساختار too و enough در مقایسه با هم میرسد.
بررسی ساختار too و enough
فرم
too + adjective/adverb
too much/many + noun
too much/many + of + pronoun/determiner
adjective/adverb + enough
enough + noun
enough + of + pronoun/determiner
معنی too و enough
- Too به معنای بیش از کافی یا بیشتر / کمتر از حد ضروری استفاده میشود.
- It’s too late to stop him.
برای نرفتن از او خیلی دیر است
- Jerry was too young to watch the movie.
جری برای دیدن فیلم خیلی جوان بود.
- There are too many people on this train, there’s nowhere to sit.
افراد زیادی در این قطار هستند ، جایی برای نشستن نیست.
- You have too much money, give some to me.
شما پول زیادی دارید ، مقداری به من بدهید.
- You’ve eaten too many of those cakes.
شما خیلی از این کیکها را خوردهاید.
- Enough به معنای کافی استفاده میشود
- Your clothes are big enough to fit me.
لباسهای شما آنقدر بزرگ هستند که متناسب با من باشند.
- You’ve done enough work. You can stop now.
شما به اندازه کافی کار کردهاید. اکنون میتوانید دست بکشید.
- Have you got enough money to buy me a drink?
آیا پول کافی برای خرید نوشیدنی برای من داشتهاید؟
- در جملات منفی از Enough به معنای کمتر از کافی یا کمتر از حد لازم استفاده میشود.
You’re not working fast enough, you won’t finish on time.
شما به اندازه کافی سریع کار نمیکنید ، به موقع کار را تمام نمیکنید.
Sorry, I haven’t got enough food for everyone.
با عرض پوزش ، من غذای کافی برای همه ندارم.
Not enough of my friends are coming to the party.
دوستانم به تعداد کافی به مهمانی نمیآیند.
نکات بیشتر در مورد too و enough
- Enough میتواند بدون اسم بیاید اگر معنی واضحی داشته باشد.
There’s a lot of food but not enough for everyone.
غذای زیادی هست اما برای همه کافی نیست.
- Enough میتواند با اسم قبل جایگزین شود.
I don’t have the money to go on holiday.
من پولی برای تعطیلات ندارم.
His company doesn’t have the resources to do the job.
شرکت او منابع لازم برای انجام کار را ندارد.
- از زمان یا مکان را میتوان به تنهایی استفاده کرد تا به معنای زمان کافی یا فضای کافی باشد.
Is there room in your car for one more person?
آیا در اتومبیل شما جای یک نفر دیگر هست؟
Do we have time for a coffee?
آیا وقت کافی برای یک قهوه داریم؟
مروری بر کاربردها و معانی too
در این مقاله به بررسی معنی و کاربرد too در زبان انگلیسی پرداختیم. به تفاوتهای معنایی آن با so و enough پرداختیم. اما آیا سوالات بیشتری در مورد too به عنوان قید و تشدیدکننده دارید؟ با گذاشتن کامنت در زیر همین پست سوالات خود را با ما در میان بگذارید.
مطالب مرتبط
این نوشته چقدر مفید بود؟
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 4 میانگین: 4]