5 نوع قید و نحوه استفاده از آن‌ها

قید ها در گرامر زبان انگلیسی قوانین و استثناء‌های زیادی دارند. با این حال، پنج مورد متداول عبارتند از قیدهای شیوه، زمان، فراوانی، مکان و درجه.

بیایید اطلاعات بیشتری در مورد هر یک از این نوع قیدها، از جمله محل قرار گرفتن آن‌ها در جمله را بررسی کنیم. برای اینکه همه چیز کمی پیچیده‌تر شود، بیشتر تمرکز بر روی قوانین است تا استثناء‌ها، مگر اینکه یک استثنا رایج یا مهم باشد.

1. قید شیوه (چگونه؟) (?How)

قیدهای شیوه به ما می‌گویند که چگونه چیزی اتفاق می‌افتد (سؤال 1 که در بالا گفته شد).

در این گروه کلمات زیادی وجود دارد، از جمله قیدهایی که اغلب با افزودن –ly به یک صفت ساخته می‌شوند.

مثلاً “nicely“ قیدی است که از صفت “nice” آمده است. دو جمله زیر معانی مشابهی دارند، اما جمله اول از صفت استفاده می‌کند و دومی از قیدی استفاده می‌کند که با صفت ساخته شده است.

He has a nice voice.

او صدای زیبایی دارد.

She sings nicely.

او زیبا می‌خواند.

موقعیت: قبل از فعل

بسیاری از قیدهای شیوه، مانند آهسته، با دقت یا بی‌دقتی، می‌توانند قبل از فعل بایستند.

He carefully opened the door and reluctantly looked inside the room.

با احتیاط در را باز کرد و با اکراه به داخل اتاق نگاه کرد.

The guests quickly ate the dessert.

مهمانان به سرعت دسر را خوردند.

موقعیت: درست بعد از فعل مجهول

یک قید شیوه (manner) برای یک فعل ناگذر (فعلی که مفعول ندارد) نیز می‌تواند بلافاصله بعد از فعل بیاید. اگر عبارت اضافه وجود داشته باشد، عبارت بعد از قید می‌آید.

Cat walks carefully along the ridge.

گربه با احتیاط در امتداد لبه راه می‌رود.

Cat carefully walks along the ridge.

Cat walks along the ridge carefully.

گربه با احتیاط در امتداد لبه راه می‌رود.

در اینجا معمولاً باید قید “carefully” را قبل از عبارت اضافه “along the ridge,” قرار دهیم، اما برخی از افراد هستند که به طور غیررسمی آن را بعد از این عبارت قرار می‌دهند.

یک قید رایج دیگر well (خوب) است که شکل قید صفت “good” است. این قید در این دسته قرار می‌گیرد. به مثال زیر توجه کنید:

My mother drives well.

مادرم خوب رانندگی می‌کند.

موقعیت: بعد از مفعول فعل متعدی

قید شیوه نیز می‌تواند بعد از مفعول بیاید. بنابراین جملات فوق ترتیب صحیح دیگری نیز دارند:

He carefully opened the door and reluctantly looked inside the room.

با احتیاط در را باز کرد و با اکراه به داخل اتاق نگاه کرد.

The dog ate the cake quickly.

سگ به سرعت کیک را خورد.

و برای بازگشت به مثال مادرم و مهارت‌های رانندگی او، اگر بخواهیم یک مفعول (چیزی که او رانندگی می‌کند) را وارد کنیم، می‌توانیم از قیدهایی مانند well استفاده کنیم:

My father drives his van well.

پدرم با وانتش خوب رانندگی می‌کند.

توجه داشته باشید که جمله “My father drives well his van,” نادرست است، زیرا قید قبل از مفعول آمده است.

2. قید زمان (چه زمانی؟ / برای چه مدت؟)(?When? / For how long)

قیدهای زمان به ما می‌گویند که یک عمل چه زمانی رخ می‌دهد و چه مدت (سؤالات 2 و 3 در بخش قبل).

این قیدها بسیار رایج هستند و استفده از ان‌ها نیز ساده است.

موقعیت: پایان جمله

در بیشتر موارد، قید زمان در انتهای جمله می‌ماند.

مثلا:

I have been cycling to work for two years / since last May.

من دو سال است که با دوچرخه به سر کار می‌روم / از اردیبهشت گذشته.

He arrived yesterday / last week / in January of 2021.

او دیروز / هفته گذشته / در ژانویه 2021 وارد شد.

همان طور که می‌بینید این قانون برای قیدهایی کار می‌کند که به سوال «when» یا “?For how long” پاسخ می‌دهند.

موقعیت: آغاز جمله

در صورتی که گوینده بخواهد بر زمان وقوع آن عمل تأکید کند، قید زمان نیز می‌تواند در ابتدای عبارت یا جمله قرار گیرد.

بیایید چند مثال را با هم تحلیل کنیم:

Last week I went to the doctor for an annual check-up, and now I know I’m OK.

هفته گذشته برای معاینه سالانه نزد دکتر رفتم و اکنون می‌دانم که خوب هستم.

با استفاده از این ترتیب، گوینده بر ترتیب که اغلب رویداد ناگوار است را برای تأکید می‌آورد. وقتی شخصی به سادگی داستانی را تعریف می‌کند، می‌تواند بگوید:

I went to the dentist for the yearly check-up remaining week, so I am excellent for every other year.

من برای معاینه سالانه یک هفته باقی مانده به دندانپزشک رفتم، بنابراین برای یک سال دیگر عالی هستم.

ترتیب دو یا چند قید زمانی

وقتی در یک جمله بیش از یک قید زمان دارید، قید به “برای چه مدت؟” پاسخ می‌دهد. سؤال اغلب قبل از سؤالی مطرح می‌شود که “چه زمانی؟”

I traveled for ten months last year.

پارسال ده ماه سفر کردم.

با این حال، اگر می‌خواهید روی زمان تأکید کنید، مثلاً به تفاوت “last year” و “this year,” اشاره کنید، می‌توانید بگویید:

Last year, I didn`t take any journeys due to the fact I desired to keep money.

سال گذشته، به دلیل اینکه می‌خواستم پول پس انداز کنم، هیچ سفری انجام نرفتم.

3. قید فراوانی (هر چند وقت یکبار؟)(?How often)

قیدهای فراوانی، مانند daily (روزانه)، weekly )هفتگی( quarterly  )سه ماهه( یا annually )سالانه( به شنوندگان می‌گویند که هر چند وقت یک‌بار یک عمل اتفاق می‌افتد (سؤال 4).

موقعیت: قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی

اگر فقط یک فعل در جمله وجود داشته باشد، قید بلافاصله قبل از آن فعل قرار می‌گیرد.

اگر یک یا چند فعل کمکی وجود داشته باشد، قید بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی می‌آید.

در ادامه مثال‌هایی آورده‌ایم که این قانون را نشان می‌دهد:

She always writes at night.

او همیشه در شب می‌نویسد.

(چون فقط یک فعل داریم پس قید قبل از آن می‌آید.)

You have to usually get up early with inside the morning.

معمولاً باید صبح زود بایستید.

(قید بعد از کمکی ” have to” و قبل از فعل ” get up” قرار می‌گیرد.)

When the child became young, they need to have usually stayed up all night.

وقتی کودک جوان شد، معمولاً باید تمام شب را بیدار بماند.

(این جمله چندین فعل کمکی دارد – ” need to” – بنابراین قید بعد از آنها می‌آید.)

استثنا:قرار گرفتن قید در ابتدای جمله

اگر گوینده بخواهد تاکید کند که به طور منظم چیزی اتفاق می‌افتد، قیدهای فراوانی، مانند every day، each year  یا  twice a weekرا می‌توان در ابتدای جمله قرار داد.

مثال‌ها:

Every day she comes to work late.

هر روز دیر سر کار می‌آید.

Twice per week he runs 10 kilometers.

دو بار در هفته 10 کیلومتر می‌دود.

4. قید مکان (کجا؟)(?Where)

قید مکان به شنوندگان اطلاعاتی درباره مکان یک عمل می‌دهد (سؤال 5). چراکه این قید‌ها به این سؤال پاسخ می‌دهند که “یک عمل کجا اتفاق می‌افتد؟”. قید دسته قید‌ها فقط با فقط می‌آیند و نه با صفت یا قیدهای دیگر.

موقعیت: پایان جمله

قید مکان، مانند outside (بیرون)، around (اطراف)، nearby (نزدیک)، everywhere (همه جا)،here  (اینجا) و there (آنجا) در انتهای یک عبارت یا جمله می‌مانند. قید بعد از فعل اصلی یا مفعول فعل اصلی می‌آید.

در اینجا چند نمونه آورده شده است:

The kids want to play outside.

بچه‌ها می‌خواهند بیرون بازی کنند.

I’ll see you around.

من شما را در اطراف می‌بینم

We are planning a vacation nearby.

ما در حال برنامه‌ریزی برای تعطیلات در این نزدیکی هستیم.

استثناها: Here and There

“Here” و “There” گاهی اوقات در یک جمله اول می‌شوند. اگر تعجب در میان باشد، جمله زیر به ترتیب معکوس است.

مثال ها:

“Here you go,” the bartender said while handing me a glass of water. (Standard order)

ساقی در حالی که یک لیوان آب به من می‌داد گفت: “بفرمایید.” (سفارش استاندارد)

Here comes the bus, finally! I had started to think I had to order an Snap. (Reverse order)

بالاخره اتوبوس آمد! به این فکر کرده بودم که باید اسنپ بگیرم. (به صورت برعکس)

5. قید درجه (تا چه حد؟)(?To what extent)

قیدهای درجه، مانند too (خیلی)، enough (کافی)،very  (خیلی) یا extremely (شدید)، شدت چیزی را به ما می‌گویند. این قید‌ها به سوال 6 که در بالا به آن اشاره شد پاسخ می‌دهند، “فردی تا چه حد کاری را انجام می‌دهد؟”

این قیدها معمولاً قبل از صفت، قید یا فعل اصلاح می‌شوند. هرچند استثناهایی نیز وجود دارد.

موقعیت: قبل از صفت، قید یا فعل

برخلاف قید مکان، این نوع قید می‌تواند بیش از یک فعل، بلکه یک صفت و یک قید را نیز تغییر دهد.

در اینجا نمونه‌‌هایی از هر کاربرد آورده شده است:

I totally agree with you!

من کاملا با شما موافقم!

I really want a new laptop.

من واقعاً یک لپ تاپ جدید می‌خواهم.

(قیدهای “totally” و ” really” افعال ” agree” و ” want” را تغییر می‌دهند.)

She is quite young to be a mother.

او برای مادر شدن بسیار جوان است.  (قید ” quite” صفت ” young” را تکمیل می‌کنند.)

Adam is too young to be a powerful politician.

آدام برای اینکه یک سیاستمدار قدرتمند باشد خیلی جوان است. (قید ” too” صفت ” young ” را تکمیل می‌کنند.)

She dances extraordinarily well.

او فوق العاده خوب می‌رقصد.

She dances extraordinarily well.

او در مورد مشکلات کاری خود با صدای بلند صحبت می‌کند. (extraordinarily قید well را توصیف می‌کند)